حقایقی از کتب اهل سنت

*صراط حق*

حقایقی از کتب اهل سنت

*صراط حق*

حقایقی از کتب اهل سنت

اسکن کتب اهل سنت و وهابیت / آدرس تلگرام ما جهت دریافت مطالب: https://telegram.me/seratehaq

بنی امیه حرمت اهل بیت (علیهم السلام) را نگه نداشتند


مناوی از علمای اهل سنت به نقل از قرطبی پیرامون شخصیت اهل بیت علیهم السلام با استناد بر روایت انی تارک فیکم خلیفتین چنین می نویسد:


قرطبی گفته است: این وصیت و این تاکید بزرگ، اقتصای احترام به اهل بیت آن حضرت و نیکی و بزرگداشت و محبت آنان می کند و همچنین اقتضای فرض های تاکید شده ای[مسلمات تاکید شده] که هیچ عذری برای هیچ کسی در تخلف از آن نیست. این در صورتی است که علم به خصوصیت اهل بیت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و به اینکه آنان جزئی از آن حضرت هستند وجود دارد.


با این حال، بنی امیه با بسیاری از این حقوق، با مخالفت و نافرمانی مقابله کردند و خون اهل بیت را ریختند و زنان و کودکان آنان را اسیر کرده و بلادشان را تخریب کرده و بزرگی و شرافت آنان را انکار کرده و سب و لعن آنان را مباح دانسته و در وصیت پیامبر با ایشان مخالفت کرده و با مقصود و درخواست آن حضرت مقابله کردند و ضد آن را انجام دادند.


فیض القدیر، ج3، ص14-15


قضاوت با شما...!


 

۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۰۴:۵۹
صراط حق

آیا می دانید برخی از زنان از ابوبکر و عمر و عثمان شجاع تر بودند؟؟؟

 

چند نکته ساده و نتیجه با خود شما:

 

فرار از جنگ ها از بزرگترین گناهان است

 

1.یکی از بزرگ ترین گناه ها از منظر علمای اهل سنت، فرار از جنگ هاست:


ر ک: تفسیر ابن کثیر با سند صحیح، ج 1 ص 487 و...

 

فرار خلفاء از جنگ ها:


2.عمر بن خطاب: من در جنگ احد مانند بز کوهی فرار می کردم.


ر ک: تفسیر طبری با *سند صحیح*، ج 4، ص144

 

3.فرار عمر در جنگ خیبر:


الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج 7، ص 396، ح 36894 ، البحر الزخار، ج 11، ص 327، ح5140، جامع الاحادیث، ج 16، ص 135، ح 7406

 

4.فرار عمر در جنگ حنین:


صحیح البخاری، ج 4، ص 1570 ، سبل الهدى والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 5، ص 331

 

5.فرار ابوبکر در جنگ احد:


الاستذکار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار، ج 3، ص 248، لباب الآداب، ج 1، ص 54

 

6.فرار ابوبکر در جنگ خیبر:


البحر الزخار (مسند البزار) ج2 ص، 136 ، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج 7 ص 394

 

7.فرار عثمان در جنگ احد:


صحیح البخاری، ج 3، ص 1352، البدایة والنهایة، ج 7 ،ص 207، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 415

و...


دفاع برخی از زنان از پیامبر در جنگ ها:


8.ام عمارة نقل می کند روزی که در جنگ؛ مسلمانان! فرار می کردند، من یک سقاء بودم که به سمت پیامبر آمدم و از آن حضرت دفاع کردم تا زخمی شدم.


السیرة النبویة، ج4، ص30 و البدایة والنهایة، ج4، ص34 و...


9.شجاعت صفیه در جنگ احد و خندق:


ر ک: الإصابة ج4 ص439 ، سنن الکبری، ج6، ص308


ام سلیم، اسماء بنت یزید و...


توجه: آدرس ها بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر، ساخته خود وهابیون است.


قضاوت با شما...

۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۶
صراط حق

کسی که خلافت ابوبکر را قبول نداشته باشد، کافر است


قرطبی در کتاب تفسیر خود می نویسد که اگر کسی خلافت ابوبکر را قبول نداشته باشد، کافر است.

متن کلام وی چنین است:


می گویم: در سنت پیامبر احادیث صحیحی آمده است که بر خلافت ابوبکر بعد از آن حضرت دلالت می کند و اجماع هم بر این مساله منعقد شده است و هیچ مخالفتی در این صورت باقی نمی ماند. و کسی که طعنی بر خلافت ابوبکر وارد کند، قطعا خطا کار و فاسق است و آیا تکفیر می شود یا خیر؟ اختلاف است و قول اظهر و روشن تر آن است که تکفیر می شود.


تفسیر قرطبی، ج 10 ص 217


بدون اشاره به دروغ بودن کلام این نویسنده سنی مبنی بر وجود روایات صحیح در خلافت ابوبکر، دروغ شاخدار وی جالب است که معتقد است بر خلافت ابوبکر اجماع صورت گرفته در حالی که در کتب اهل سنت حداقل دوازده گروه و نفر مخالف خلافت ابوبکر بوده و با وی بیعت نکردند!


براستی کدام اجماع جناب قرطبی؟؟!


حال اگر شیعه همچین مطلبی در باب خلافت الهی حضرت علی و دیگر اهل بیت علیهم السلام را بگوید به غلو و تندروی و شرک و... متهم می شود.


قضاوت با شما!


 
۰ ۰۲ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۲
صراط حق

تکفیر ابوحنیفه توسط سلفی ها


محمد الغزالی در کتاب سر تأخر العرب والمسلمین از قول حامد الفقی، رهبر اسبق سلفی های مصر چنین می نویسد:


إن زعیم السلفیة الأسبق فى مصر الشیخ حامد الفقى حلف بالله أن أبا حنیفة کافر.


به تحقیق که رهبر سلفی های اسبق مصرحامد الفقی قسم خورد که ابو حنیفه کافر است.


سر تأخر العرب والمسلمین، 52


حال با توجه به وجود اختلاف بین اهل سنت و وهابیت، چرا اهل سنت اعلام برائت علنی از وهابیت نمی کنند؟


قضاوت با شما


 
۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۲۷
صراط حق

نامه ذهبی به ابن تیمیه


شمس الدین ذهبی؛ از شاگردان و مروجین افکار ابن تیمیه، در نامه ای به استادش نکات مهمی را متذکر می شود.

منجمله اشاره می کند که تابعان ابن تیمیه در معرض کفر و الحاد قرار داشته و اکثر پیروان او افراد زمین گیر و کم خرد هستند چنان چه سبکی شافعی در کتاب السیف الصقیل که ردی بر ابن زفیل است، متن نامه را نقل می کند و با توجه به طولانی بودن متن نامه، نکات مهم خدمت شما ترجمه می شود.


وی چنین نقل می کند:


تا به کی خاشاک را در چشم برادرت می‌بینی ولی تنه درخت را در چشم مشاهده نمی‌کنی؟ تا به کی خود و گفتار و عبارات خود را مدح می‌کنی و علما را مذمت می‌نمایی و به دنبال لغزش‌های مردم می‌باشی در حالی که می‌دانی پیامبر صلی الله علیه  و آله از این کار نهی کرده است آن جا که می‌فرماید: مردگان خود را جز به خیر یاد نکنید؛ زیرا آنان به آنچه که پیش فرستاده بودند رسیدند.

ای خسران بر کسی که از تو پیروی کرده و در معرض کفر و از هم پاشیدن قرار گرفته است، خصوصاً در صورتی که دارای علم و ایمان اندک با آرزوهای دراز و شهوانی باشد، ولی چنین شخصی تو را نفع می‌دهد و می‌تواند از تو با دست و زبانش دفاع کند در حالی که در باطن با حال و قلبش دشمن توست. آیا بیشتر پیروانت افراد زمین‌گیر و غیرمستقل و کم‌‌خرد یا افراد صالح بی‌فهم و شعور نیستند؟! اگر مرا تصدیق نمی‌کنی تفتیش کن و آنها را با ترازوی عدالت وزن نما.

و به خدا سوگند که در میان دشمنان تو افرادی صالح و عاقل و فاضل وجود دارند، همان‌گونه که در میان دوستانت افراد فاجر و دروغ‌گو و جاهل و باطل و کور و گاو [نفهم] هستند.


السیف الصقیل، ص151-153


  
 


۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۳۹
صراط حق

هدایت امت توسط حضرت علی علیه السلام


یکی از آیاتی که در شأن حضرت علی علیه السلام نازل شده است و فضیلتی بی نظیر برای آن حضرت محسوب می شود، آیه 7 سوره رعد است. خداوند متعال در این آیه می فرماید: إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ. طبق آنچه که علمای اهل سنت با اسناد خود نقل کرده اند، منذر وجود مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد و مراد از هادی، مولای متقیان، امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام می باشد.


طبری، ابن حجر عسقلانی و دیگر علمای اهل سنت چنین نقل می­ کنند:


عن بن عباس قال لما نزلت إنما أنت منذر ولکل قوم هاد وضع صلى الله علیه وسلم یده على صدره فقال أنا المنذر ولکل قوم هاد وأومأ بیده إلى منکب علی فقال أنت الهادی یا علی بک یهتدی المهتدون بعدی.

ابن عباس نقل می کند: هنگامی که آیه: پیغمبر تو انذار دهنده هستی هر قومی هم یک هدایت گری دارد. نازل شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دست بر سینه نهاد و فرمود: من انذار دهنده هستم و و برای هر قومی هدایت گری وجود دارد و با دست خود به شانه حضرت علی علیه السلام اشاره و فرمودند: ای علی، تو هدایت گر هستی. هدایت شده ها [بعد از من] توسط تو هدایت می شوند.


تفسیر الطبری  ج 13 ص 443، فتح الباری، ج 10 ص 260 و...


 
۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۱۵
صراط حق

غضب حضرت زهرا سلام الله علیها بر ابابکر و عمر و نفرین بر ابوبکر


ابن قتیبه دینوری، از علمای اهل سنت پیرامون غضب حضرت زهرا سلام الله علیها و نفرین ابوبکر توسط آن حضرت از قول صدیقه شهیده سلام الله علیها چنین می نویسد:


خداوند و ملائکه را شاهد می گیرم که شما دو نفر [خطاب به ابوبکر وعمر] مرا خشمگین کردید و راضی ننمودید اگر پیامبر صلی الله علیه و آله را ملاقات نمایم نزد ایشان از شما دو نفر شکایت می کنم.

حضرت زهرا سلام الله علیها همچنین فرمود : ای ابوبکر ! به خدا قسم در هر نمازی که بخوانم تو را نفرین می کنم.


الإمامة و السیاسة ج1 ص 31


قضاوت با شما!

یا زهرا سلام الله علیها


 
۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۴
صراط حق

دروغگویی عالم اهل سنت و یا کتمان حقیقت؟!


مولوی محمد عمر سربازی، از علمای برجسته سیستان و بلوچستان و از افراد مورد اعتماد و از کسانی است که از وی با القابی چون: علامه، شیخ الاسلام، مصلح بی بدیل، مجدد قرن چهارم و... نام برده می شود، در کتابی تحت عنوان " خلفای راشدین از دیدگاه امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه " پیرامون عقیده شیعه در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و اعتقاد به شهادت آن حضرت مطالبی را نقل و پیرامون شهادت ایشان چنین می نویسد:


و در هیچ روایتی از روایات خود اهل تشیع کلمه شهادت برای رحلت حضرت بی بی زهرا رضی الله عنها وارد نشده است.


خلفای راشدین از دیدگاه امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه، ص 50


در مقابل این دروغ این عالم سنی باید بگوئیم که اگر شما کتب علمای شیعه را مطالعه نکرده ای، مجبور به فرافکنی و دروغگویی نیستی. در اینجا به چند مورد از روایات و اقوال علمای شیعه پیرامون استعمال کلمه شهادت برای حضرت زهرا سلام الله علیها می پردازیم:


1. وجود مقدس امام کاظم سلام الله علیه با سند صحیح در کتاب شریف کافی چنین فرمودند:

إِنَّ فَاطِمَةَ علیها السلام صِدِّیقَةٌ شَهِیدَة

به تحقیق که حضرت زهرا سلام الله علیها راستگو و شهیده است.

اصول کافی، ج 2 ص 489


2. شیخ صدوق و در باب زیارت آن حضرت اینگونه می‌گوید:

السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ

من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 573


3. شیخ مفید نیز در زیارت نامه أن حضرت چنین می نویسد:

یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَیَّتُهَا الْبَتُولُ الشَّهِیدَة

کتاب المزار مناسک المزار، ص 179


4. علامه مجلسی، ذیل روایت " إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة " شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها را متواتر خوانده و به جزئیات این جریان پرداخته است. مشروح سخن او چنین است:

إن هذا الخبر " إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة " یدل على أن فاطمة صلوات الله علیها کانت‏ شهیدة و هو من‏ المتواترات‏.

روایت " إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة " دلالت می کند بر اینکه فاطمه سلام الله علیها به شهادت رسید. این موضوع از جمله موضوعات متواتر است.

مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج 5  ص 318


و...


پس در نتیجه اثبات شد که کلمه شهیده در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها هم از جانب اهل بیت علیهم السلام و هم از طرف علمای شیعه در باب ذکر زیارت نامه آن حضرت استعمال شده است محمد عمر سربازی دو حالت دارد:


1.کتب علمای شیعه را مطالعه نکرده و بدون علم ادعایی را مطرح کرده است.

2. مطالب را دیده ولی انکار کرده و دروغ گفته است.


قضاوت با شما


 
۱ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۰۳
صراط حق

شکوه‌ی حضرت فاطمه علیها السلام در پیشگاه خداوند متعال


شیخ صدوق پیرامون ظلم های روا شده در حق حضرت زهرا سلام الله علیها و کشتن فرزند ایشان یعنی حضرت محسن سلام الله علیه، شکوائیه ایشان را چنین نقل می کند:


 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله‏ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ ... وَ تَقُولُ إِلَهِی وَ سَیِّدِی احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ‏ مَنْ‏ ظَلَمَنِی‏. اللَّهُمَّ احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِی... .

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: چون روز قیامت شود، دخترم فاطمه بر ناقه‏ اى از ناقه‏ هاى بهشت سوار شده و به محشر رو کند... و می‌گوید:‌ ای خدای من و سید من، میان من و کسانی‌که بر من ظلم کرده اند خودت داوری نما. خدایا میان من و آنان که فرزندم را کشته اند داوری کن... .


امالی شیخ صدوق، ص 25


اللهم العن قاتلی فاطمة الزهرا سلام الله علیها

 

۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۶
صراط حق

سقط حضرت محسن علیه السلام در کلام شیخ صدوق علیه الرحمة


شیخ صدوق متوفای 381 ق، پیرامون روایت مشهور نبوی: یَا عَلِیُّ إِنَّ لَکَ کَنْزاً فِی الْجَنَّة... سخن از سقط حضرت محسن سلام الله علیه به میان می آورد و می‌نویسد:


 قد سمعت بعض المشایخ یذکر أن هذا الکنز هو ولده المحسن علیه السلام وهو (المحسن) السقط الذی ألقته فاطمة علیها السلام لما ضغطت بین البابین.

به درستی که از بعضی از اساتید شنیدم که این گنج را محسن ذکر کرده اند، (محسن) همان جنینی است که فاطمه آنگاه که بین دو درب مورد فشار قرار گرفت، او را انداخت (سقط کرد).


معانی الأخبار، ص 206


اللهم العن قاتلیکِ یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها

 

۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۵
صراط حق

سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها چه بود؟


طبری شیعی با سند صحیح نقل می کند:


کان سبب وفاتها أن قنفذا مولى عمر لکزها بنعل السیف  بأمره ، فأسقطت محسنا ومرضت من ذلک مرضا شدیدا ، ولم تدع أحدا ممن آذاها یدخل علیها


سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این بود که قنفذ غلام عمر به دستور عمر با غلاف شمشیر، حضرت زهرا را مورد ضرب قرار داد، تا اینکه محسن سقط شد و حضرت به بیماری شدیدی مبتلا شدند و به کسانی که سبب آزار ایشان شدند، اجازه حضور و ملاقات ندادند.


دلائل الامامه ص134


اللهم العن قاتلی فاطمة الزهرا سلام الله علیها

 

۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۰۰
صراط حق

طلب یاری و بیعت توسط حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما از انصار


ابن قتیبه دینوری در مورد این مطلب چنین می نویسد:

وخرج علی کرم الله وجهه یحمل فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم على دابة لیلا فی مجالس الانصار تسألهم النصرة، فکانوا یقولون: یا بنت رسول الله، قد مضت بیعتنا لهذا الرجل ولو أن زوجک وابن عمک سبق إلینا قبل أبی بکر ما عدلنا به، فیقول علی کرم الله وجهه أفکنت أدع رسول الله صلى الله علیه وسلم فی بیته لم أدفنه، وأخرج أنازع الناس سلطانه ؟ فقالت فاطمة: ما صنع أبو الحسن إلا ما کان ینبغی له، ولقد صنعوا ما لله حسیبهم وطالبهم.

شبانگاه حضرت علی علیه السلام، حضرت فاطمه سلام الله علیها را بر چهارپایی سوار می کرد و به مجالس انصار می رفتند و فاطمه از آنها (برای دفاع و پشتیبانی از حق مسلم علی علیه السلام) یاری می طلبید ، آنان در جواب تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله می گفتند : ای دختر رسول خدا ، ما با ابوبکر بیعت کرده ایم و اگر شوهر تو و پسر عمویت قبل از ابوبکر برای بیعت پیش ما آمده بود ما با ابوبکر بیعت نمی کردیم ، حضرت علی علیه السلام فرمود : آیا جنازه رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خانه اش رها می کردم و ایشان را دفن نمی کردم ، و بر سر خلافت و جانشینی او با مردم می جنگیدم ؟! حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود : علی کاری را کرد که شایسته او بود ، ولی آنها (اصحاب سقیفه) کاری کردند که در روز جزا بخاطر این کارشان مورد سؤال خداوند قرار می گیرند (و خداوند آنها را بخاطر این کارشان عقاب خواهد نمود ).


الامامة والسیاسة، ص20


لعن الله قاتلی فاطمة الزهرا سلام الله علیها


 
۱ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۳۸
صراط حق

دروغگویی عالم اهل سنت و یا تحریف صحیح مسلم؟!


ابن عساکر از علمای شافعی سنی در کتاب خود به نام الاربعین پیرامون یک فضیلت از دریای فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها چنین می نویسد:

رَوَاهُ مُسْلِمٌ أَیْضًا...کَمُلَ مِنَ الرِّجَالِ کَثِیرٌ وَلَمْ یَکْمُلْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا أَرْبَعٌ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَخَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ وَآسْیَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ وَمَرْیَمُ ابْنَةُ عِمْرَانَ.

همچنین مسلم روایت کرده که پیامبر فرمودند: از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند، اما از میان زنان فقط چهار نفر کامل شدند: فاطمه دختر محمد، خدیجه دختر خویلد، آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران.


کتاب الأربعین فی مناقب أمهات المؤمنین، ص84


در اول رویات نقل کرده بود که این روایت را مسلم آورده است.

وقتی به کتاب مسلم بن حجاج نیشابوری مراجعه می کنیم، می بینیم این روایت بدین صورتی که عالم سنی نقل کرده بود وجود ندارد.


دقت کنید:


قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کَمَلَ من الرِّجَالِ کَثِیرٌ ولم یَکْمُلْ من النِّسَاءِ غَیْرُ مَرْیَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَآسِیَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند، اما از میان زنان غیر از مریم بنت عمران و آسیه همسر فرعون کسی به کمال نرسید.


صحیح مسلم، ص1138


پس به خوبی دیدیم که ابن عساکر به نقل از مسلم، چهار زن را نام می برد، ولی با مراجعه به صحیح مسلم، در می یابیم که این چهار زن به دو زن تبدیل شده و نام حضرت خدیجه کبری و حضرت زهرا سلام الله علیها حذف شده است.


حال اهل سنت باید یکی از دو راه زیر را بپذیرند:


1.ابن عساکر به مسلم دروغ بسته است و در نتیجه فرد دروغگویی است!

2.این روایت واقعا چنین بوده اما نواصب و دشمنان اهل بیت علیهم السلام آن را تحریف کرده و کتاب صحیح مسلم تحریف شده و مورد استناد نیست!


قضاوت با شما


 
 
۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۴۶
صراط حق

خانه حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام از افضل خانه ها


ثعلبی و سیوطی و آلوسی در کتب تفسیری خود پیرامون افضلیت خانه حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما چنین می نویسند:

انس بن مالک و بریده می گویند:

رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را قرائت فرمود : (در خانه هائی که خدا اجازه داده است که بالا روند وذکر او در آنها به بزرگی یاد شود) پس کسی بلند شد وسؤال کرد : این خانه ها کدام بیوتی هستند؟ آن حضرت فرمودند : بیوت أنبیاء , پس ابوبکر بلند شد وگفت : یا رسول الله این خانه-اشاره به خانه حضرت علی وحضرت فاطمه علیهما السلام کرده بود- هم ضمن آنان است ؟  پیامبر (ص) فرمودند : بله , از بهترینان و بالاترین آن بیوت است.


تفسیر ثعلبی، ج7، ص107

الدر المنثور، ج6، ص203

روح المعانی، ج18، ص174


حال باید سوال کرد که چرا ابوبکر، عمر را فرستاد تا برترین خانه را بسوزاند؟

آیا او فراموش کرده بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله این خانه را حتی از خانه انبیاء هم بالاتر دانسته بود؟

براستی علت چیست؟!

قضاوت با شما!


 
۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۱
صراط حق

ابن تیمیه و تکذیب یک فضیلت از حضرت زهرا سلام الله علیها


وی با توجه به نصب و عداوتی که دارد، در صدد است تا حتی کوچک ترین فضائل آن حضرت را انکار کند.

در یکی از انکارات ابن تیمیه، قضیه رد حدیث نبوی: " یا فاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضى لرضاک " است که این روایت را دروغ پنداشته و تصریح می کند که نه سند صحیحی دارد و نه سندی حسن.

حال ببینیم ابن تیمیه در این گفته خود چه قدر صادق است؟!

وی در منهاج السنة چنین می نویسد:

وأما قوله ورووا جمیعا أن النبی صلی الله علیه وسلم قال یا فاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضى لرضاک فهذا کذب منه ما رووا هذا عن النبی صلی الله علیه وسلم ولا یعرف هذا فی شیء من کتب الحدیث المعروفة ولا له إسناد معروف عن النبی صلی الله علیه وسلم لا صحیح ولا حسن.

اما این که وی (علامه حلی) گفته: تمامی محدثان نقل کرده‌اند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای فاطمه! خداوند عزّوجلّ با خشم تو خشمناک و با خشنودی تو خشنود می‌گردد.» دروغ است و چنین روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل نگردیده و این حدیث در کتابی از کتاب‌های معروف، حدیث شناخته شده ای نیست و این حدیث در کتب حدیثی معروف سندی از پیامبر صلی الله علیه و آله نداشته، نه سند صحیح و نه سند حسن.


منهاج السنة، ج4، ص248-249


 


در مقابل می بینیم که علمای اهل سنت این حدیث را در کتب خود نقل و آن را تصحیح کرده اند.


1.حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین:

وی در کتاب المستدرک علی الصحیحین چنین می نویسد:

عن جعفر بن محمد عن أبیه عن علی بن الحسین عن أبیه عن علی رضی الله عنه قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لفاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضى لرضاک هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه.

از امام صادق و ایشان از پدرشان امام باقر و ایشان از پدرشان امام سجاد و ایشان از امام حسین و ایشان از امیر المؤمنین سلام الله علیهم اجمعین چنین نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چنین فرمودند:

به تحقیق که خداوند به غضب و خشم تو خشمگین و به رضایت تو راضی می شود. این حدیث صحیح السندی است که بخاری و مسلم نقل نکرده اند.

المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص167



2.هیثمی در مجمع الزوائد:

وی نیز از قول طبرانی این روایت را نقل و در آخر به معتبر بودن سند آن اشاره می کند:

وعن علی قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم إن الله یغضب لغضبک ویرضى لرضاک رواه الطبرانی وإسناده حسن.

و از حضرت علی علیه السلام منقول است که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ه تحقیق که خداوند به غضب و خشم تو خشمگین و به رضایت تو راضی می شود. این حدیث ر ا طبرانی نقل و سند آن حسن(معتبر) است.

مجمع الزوائد  ج 9، ص 203



علمای دیگری از اهل سنت این روایت را با اسناد معتبر نقل کرده اند مانند طبرانی در المعجم الکبیر، ج1، ص108 و ج22، ص401 و... .

نتیجه:

ابن تیمیه با عداوت و دشمنی که با اهل بیت علیهم السلام دارد، در صدد است تا فضائل آن بزرگواران را از هر راه ممکنی منکر و رد کند ولی در مقابل این تفکر باطل دیدیم که این روایت در کتب اهل سنت با اسناد صحیح و معتبری نقل شده است.

الا لعنة الله علی الظالمین


۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۶
صراط حق

ابن تیمیه حرانی و نسبت نفاق به وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها


ابن تیمیه حرانی، از نواصب و دشمنان اهل بیت علیهم السلام پیرامون درخواست فدک از جانب حضرت زهرا سلام الله علیها، وقاحت را به سر حد خود رسانده و برای تبرئه ابوبکر و جسارت به آن حضرت چنین می نویسد:

هر انسان عاقلی به خوبی می داند اگر زنی از حاکم جامعه، مالی را درخواست کند و او را به خاطر عدم استحقاق آن زن، مال را به او ندهد، بلکه آن را بین همه مسلمانان تقسیم کند و آن وقت گفته شود این زن بر حاکم خشمگین شده ، مشخص است که خشم او به خاطر ندادن مال به او بوده و حاکم هم می گوید این مال از آن تو نیست؛ پس، در چنین صورتی حتی اگر واقعا این زن مورد ظلم واقع شده باشد آیا خشم او که تنها برای مال دنیا بوده، برای او امتیازی به شمار می رود؟...

حال آیا کسی که موضوع خشم فاطمه علیها السلام را طرح کرده و از روی نادانی آن را از مناقب وی به شمار می آورد آیا می داند که خداوند در مذمت منافقان فرموده: و در میان آنها کسانی هستند که در تقسیم غنایم به تو خرده می گیرند اگر از آن غنایم ، سهمی به آنها داده شود، راضی می شوند و اگر داده نشود، خشم می گیرند. می بینیم که خداوند در این آیه از کسانی(منافقان) یاد کرده که چون مالی به آنها داده شده خرسند و چون به آنها داده نمی شود خشمگین می گردند و بدین شکل خداوند این گروه(منافقان) را مذمت نموده است؛ حال با چنین توصیفی اگر کسی فاطمه را در حالی که شبهی از نفاق در او بوده، مدح او به شمار می رود؟


منهاج السنة، ج4، ص244-246


این سخن ابن تیمیه به حدی تند و زننده و جسارت قبیحی بوده که علمای اهل سنت نیز به وی حمله ور شده و دال بر ناصبی بودن وی دانسته اند.

1- محمد زکی الدین ابراهیم:

او از علمای الازهر مصر در این مورد می نویسد:

وسمها بالنفاق، مع أن ابن تیمیة انحرافات شتی،‌ فلعل من اوقحها هذا الإنحراف اللعین.

حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها را متهم به نفاق کرده است، با اینکه ابن تیمیه انحرافات متعدد دارد، شاید یکی از وقیحترین انحرافات ابن تیمیه، همین جسارت به حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها است.

کلمة الرائد، ج2، ص546


2- حسن سقاف شافعی:

او از علمای طراز اول اهل سنت اردن که کتاب‌های متعددی در نقد ابن تیمیه نوشته، نسبت به این قضیه، عکس العملی تند دارد و می‌نویسد:

و ابن تیمیة یحتج کثیر من الناس بکلامه و یسمیه بعضهم شیخ الإسلام و هو ناصبی عدو لعلی کرم الله وجهه، و اتهم فاطمة علیها السلام بأن فیها شعبة من النفاق.

ابن تیمیه که بسیاری از مردم به کلام او احتجاج می‌کنند و بعضی او را شیخ الاسلام می‌نامند، او ناصبی است و دشمن حضرت علی علیه السلام، و حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها را متهم کرده که در ایشان شعبه‌ای از نفاق است.

التنبیه و الرد، ص7


الا لعنة الله علی ابن تیمیه و من تبعه

اللهم عذبه عذابا یستغیث منه اهل النار

آمین


 
 
۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۴۶
صراط حق

ابن تیمیه و تهمت دزدی به اهل بیت علیهم السلام


ابن تیمیه حرانی، از متعصبین و نواصب و دشمنان اهل بیت علیهم السلام با کمال وقاحت پس از اینکه جریان حمله عمر به دستور ابوبکر، به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را قبول می کند، برای توجیه این کار چنین می گوید:

وغایة ما یقال إنه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه وأن یعطیه لمستحقه.

نهایت چیزی که می توان گفت، این است که او به زور داخل خانه شد تا ببنید از اموال الهی چیزی در خانه است تا به مستحقین آن تقسیم کند.


منهاج السنة النبویة، ج8، ص291


 
۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۵۵
صراط حق

توهین بسیار زشت مفتی وهابی به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها


محمد بن عثیمین لعنة الله علیه از مفتی های وهابی سعودی و از افراد ناصبی، در دفاع از ابوبکر، اولین غاصب حق حضرت علی علیه السلام با جسارت و وقاحت تمام پیرامون صدیقه شهیده، حضرت زهرا سلام الله علیها چنین می نویسد:

خدایا از فاطمه بگذر،ابوبکر به نظر و رای خودش استدلال نکرد بلکه به کلام پیامبر استدلال کرد و لازم بود که فاطمه سخن پیامبر را قبول کند : ” ما پیامبران از خود ارث باقی نمی گذاریم بلکه آن چه از ما باقی می ماند صدقه است “،اما هنگام مخاصمه عقلی برای انسان باقی نمی ماند که با آن بفهمد چه می گوید و چه می کند پس از خدا می خواهیم که از فاطمه درگذرد که کلام ابوبکر خلیفه ی پیامبر را ترک کرد.


شرح صحیح مسلم، کتاب الجهاد والسیر، ج6، ص74


 
۱ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۰
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 8


عمر رضا کحاله، از علمای اهل سنت معاصر چنین می نویسد:

ابوبکر گروهی را یافت که از بیعت با او سرباز زده بودند، و نزد حضرت علی علیه السلام بودند مانند: عباس و زبیر و سعد بن عبادة که در خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها نشسته بودند. ابوبکر عمر بن خطاب را به سوی آنان فرستاد. عمر به نزد آنان آمد و در حالی که در منزل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند، صدا زد و آنان از خارج شدن خودداری کردند. عمر هیزم طلب کرد و گفت: قسم به کسی که جان عمر در دست اوست، یا خارج شوید و یا خانه را با کسانی که در آن هستند به آتش می کشم. به عمر گفته شد: در این خانه فاطمه است. گفت هر چند فاطمه باشد[خانه را به آتش می کشم].


أعلام النساء، ح4، ص114


 
۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۴۸
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 7


ابی الفداء پیرامون این قضیه چنین می نویسد:

ثم إن أبا بکر بعث عمر بن الخطاب إِلى علی ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمة رضی الله عنها، وقال: إِن أبوا علیک فقاتلهم. فأقبل عمر بشیء من نار على أن یضرم الدار، فلقیته فاطمة رضی الله عنها وقالت: إِلى أین یا ابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

سپس ابابکر عمر را به سمت حضرت علی علیه السلام و همراهان آن حضرت فرستاد تا از خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خارج شوند و ابوبکر گفت: اگر خارج نشدند، با آنان بجنگ. عمر با آتشی آمد تا خانه را بسوزاند. حضرت زهرا سلام الله علیها با او بر خورد کرد و فرمودند: ای پسر خطاب! به کجا ؟ آیا می خواهی خانه ما را آتش زنی؟ عمر گفت آری.


المختصر فی تاریخ البشر، ج1، ص219


 
۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۴
صراط حق

مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها به نقل از سلمان فارسی رضوان الله تعالی علیه


سلیم بن قیس هلالی پیرامون هجوم عمر و همراهان او چنین می نویسد:

سپس به مردمى که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم بیاورند. آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه على و فاطمه و فرزندانشان علیهم السّلام قرار دادند. سپس عمر ندا کرد بطورى که على و فاطمه علیهما السّلام بشنوند و گفت:

 «بخدا قسم اى على باید خارج شوى و با خلیفه پیامبر بیعت کنى و گر نه خانه را با خودتان به آتش مى‏ کشم»!

حضرت زهرا علیها السّلام فرمود: اى عمر، ما را با تو چه کار است؟ جواب داد: در را باز کن و گرنه خانه‏تان را به آتش مى ‏کشیم! حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «اى عمر، از خدا نمى ‏ترسى که به خانه من وارد مى‏ شوى» ؟! ولى عمر ابا کرد از اینکه برگردد.

عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله‏ ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا علیها السّلام در مقابل او در آمد و فریاد زد: «یا ابتاه، یا رسول اللَّه»! عمر شمشیر را در حالى که در غلافش بود بلند کرد و به پهلوى حضرت زد. آن حضرت ناله کرد: «یا ابتاه»! عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد: «یا رسول اللَّه، ابو بکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتارى کردند»!


کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص150


سلیم بن قیس کیست؟

در کتاب معجم رجال الحدیث مرحوم آیت الله العظمی خویی رحمه الله پیرامون شخصیت سلیم آمده است:

أن سلیم بن قیس - فی نفسه - ثقة جلیل القدر عظیم الشأن ، ویکفی فی ذلک شهادة البرقی بأنه من الأولیاء من أصحاب أمیر المؤمنین علیه السلام.

سلیم بن قیس فردی ثقه و جلیل القدر و دارای جایگاه بزرگی است و در این مطلب، شهادت مرحوم برقی کافی است که فرموده: او از دوستداران و از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است.


معجم رجال الحدیث، ج9، ص230


میزان اعتبار کتاب سلیم بن قیس چه مقدار است؟

مرحوم آیت الله خویی رحمه نیز در باب اعتبار کتاب سلیم چنین می نویسد:

أن کتاب سلیم بن قیس - على ما ذکره النعمانی - من الأصول المعتبرة بل من أکبرها ، وأن جمیع ما فیه صحیح قد صدر من المعصوم علیه السلام أو ممن لابد من تصدیقه وقبول روایته.

به تحقیق کتاب سلیم بن قیس بنابر آنچه که نعمانی ذکر کرده است، از بزرگترین اصول معتبره بوده و هرچه در آن[کتاب] است، از معصوم علیه السلام صادر شده و یا اینکه ناگریز از تصدیق و قبول روایت آن است.


معجم رجال الحدیث، ج9، ص230


 
۱ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۲۳
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 6


مسعودی شافعی پیرامون هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و آتش زدن منزل ایشان چنین می نویسد:

فوجهوا إلى منزله فهجموا علیه وأحرقوا بابه ، واستخرجوه منه کرها ، وضغطوا سیدة النساء بالباب ، حتى أسقطت محسنا.

آنگاه آن مردم متوجّه منزل علی علیه السلام شده و بر ایشان هجوم بردند، درب خانه او را سوزاندند، و ایشان را بدون رضایت او از منزل خارج کردند، فاطمه زهراء را بوسیله درب طورى فشردند که محسن خود را سقط کرد.


اثبات الوصیة، ص154-155


 

۱ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۰
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 5


ابن عبد ربه اندلسی در کتاب العقد الفرید پیرامون تهدید به آتش افروزی خانه حضرت زهرا سلام الله علیها توسط عمر بن خطاب چنین می نویسد:

الذین تخلفوا عن بیعة أبی بکر

علیّ، والعباس، والزبیر، وسعد بن عبادة، فأما علی والعباس والزبیر فقعدوا فی بیت فاطمة حتى بعث إلیهم أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجوا من بیت فاطمة، وقال له: إن أبوا فقاتلهم. فأقبل بقبس من نار على أن یضرم علیهم الدار، فلقیته فاطمة فقالت: یا ابن الخطاب، أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

ابن عبد ربه وقتی اسامی افرادی را که با ابوبکر بیعت نکرده بودند می شمرد و می گوید:

آنها علی و عباس و زبیر وسعد بن عبادة بودند. اما علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه سلام الله علیها نشسته بودند تا اینکه ابوبکر به عمر بن خطاب مأموریت داد که برود و آنان را از خانه بیرون بیاورد و به وى گفت: چنانچه مقاومت کردند و از بیرون آمدن خوددارى کردند، با آنان جنگ کن. عمر با شعله آتشى که همراه داشت و آن را به قصد آتش زدن خانه فاطمه علیها السلام برداشته بود، به سوى آنها حرکت کرد.

فاطمه علیها السلام فرمودند: اى پسرخطاب! آتش آورده اى که خانه مرا بسوزانى؟ عمر گفت: بله.


العقد الفرید، چاپ دار الکتب العلمیة - بیروت، ج5، ص13


 
۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۵۵
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 4


ابن قتیبه دینوری پیرامون هجوم و تهدید به آتش زدن خانه وحی می نویسد:

وإن أبا بکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه فبعث إلیهم عمر فجاء فناداهم وهم فی دار علی فأبوا أن یخرجوا فدعا بالحطب وقال والذی نفس عمر بیده لتخرجن أو لأحرقنها على من فیها فقیل له یا أبا حفص إن فیها فاطمة فقال وإن.

ابابکر به دنبال گروهی بود که از بیعت با او سر باز زده و نزد حضرت علی علیه السلام بودند . عمر را به سوی آنان فرستاد. عمر نزد آنان آمد و در حالی که در منزل حضرت علی علیه السلام بودند، صدایشان زد. آنان از خارج شدن ممانعت کردند. عمر هیزم طلبید و گفت: قسم به کسی که جان عمر در دست اوست یا خارج شوید و یا خانه را با همه کسانی که در آن هستند به آتش می کشم . به عمر گفتند: در این خانه فاطمه است. گفت: هر چند فاطمه باشد، خانه را به آتش می کشم.


الإمامة والسیاسة، ج1، ص30


 
۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۰۷
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 3


طبری، از علمای اهل سنت در تاریخ خود با سند صحیح چنین می نویسد:

أتى عمر بن الخطاب منزل علی وفیه طلحة والزبیر ورجال من المهاجرین فقال والله لأحرقن علیکم أو لتخرجن إلى البیعة.

عمر بن خطاب به خانه حضرت علی علیه السلام آمد و در آن زمان طلحه و زبیر و مردانی از مهاجرین حضور داشتند. عمر گفت: به خدا قسم یا شما را به آتش می کشم و یا برای بیعت با ابابکر خارج شوید.


تاریخ طبری، ج3، ص202


 
۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۷
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 2


بلاذری در انساب الاشراف با سند معتبر می نویسد:

ابو بکر به دنبال [حضرت] علی فرستاد تا بیعت کند؛ اما علی (علیه السلام) با ابوبکر بیعت نکرد، عمر با شعله آتش به طرف خانه فاطمه (علیها السلام) رفت. فاطمه (علیها السلام) با او روبرو شده و فرمودند: اى پسر خطّاب! آیا مى خواهى خانه مرا بر سرم آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى! این کار [آتش زدن خانه ات]‌ تعالیم پدرت را محکم تر مى سازد.


 أنساب الأشراف، ج1، ص586


 
۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۴۷
صراط حق

تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 1


ابن ابی شیبه کوفی با سند صحیح پیرامون تهدید به آتش افروزی نسبت به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها چنین می نویسد:

هنگامى که مردم با ابوبکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، این خبربه عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوب‌ترین فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن‌ها بسوزانند.

این جمله را گفت و بیرون رفت، هنگامى که حضرت علی (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر به حضرت علی (علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد.


المصنف لابن أبی شیبة، ج13، ص468و469


جالب است بدانید که بسیاری از علمای اهل سنت نیز این روایت ابن ابی شیبه را تصحیح کرده اند:


1.حسن بن فرحان المالکی در کتاب : قراءة فی کتب العقائد، ص46.

2.مصنف ابن أبی شیبة با تحقیق الشثری، ج21، ص143و144.

3.محمد الصلابی در کتاب سیرة أمیرالمؤمنین علی بن أبی طلب رضی الله عنه، ص148و149.

4.حسن الحسینی در کتاب موسوعة الحسن والحسین، ص191.

5. محمد الصلابی در کتاب أسمی المطالب فی سیرة أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه، ج1، ص202و203.

6.عمر بن عبدالمنعم در تحقیق کتاب المذکر والتذکیر والذکر، ص48.

7.خالد بن قاسم الردادی در تحقیق کتاب المذکر والتذکیر والذکر، ص91.

و...


 
 

۰ ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۱
صراط حق

عایشة : بعد از پیامبر،هیچ کس را راستگوتر و برتر از فاطمه (س) ندیدم


یکی از صفات مشهور حضرت فاطمه سلام الله علیها " صدیقه " است که کسی جز حضرت فاطمه سلام الله علیها شایستگی ملقب شدن به آن را ندارد.

 

یکی از روایاتی که این مدعا را ثابت می کند،قول عائشة در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیهاست که با یکدیگر می خوانیم :

 

حَدَّثَنَا أُمَیَّةُ بْنُ بِسْطَامٍ، حَدَّثَنَا یَزِیدُ بْنُ زُرَیْعٍ، حَدَّثَنَا رَوْحُ بْنُ الْقَاسِمِ، عَنْ عَمْرِو بْنِ دِینَارٍ قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ: مَا رَأَیْتُ أَحَدًا قَطُّ أَصَدَقَ مِنْ فَاطِمَةَ غَیْرَ أَبِیهَا، وَکَانَ بَیْنَهُمَا شَیْءٌ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ سَلْهَا؛ فَإِنَّهَا لَا تَکْذِبُ

 

عائشة می گوید : بعد از پیامبر هیچ کس را راستگوتر {در بعضی متون لفظ "افضل" به معنای برتر وارد شده است} از فاطمه ندیدم و بین عائشه و فاطمه (س) اختلافی بود و عائشه گفت : ای رسول خدا،از او بپرس که او دروغ نمی گوید.



المستدرک علی الصحیحین،ج3،ص175،ح4756 ط دار الکتب العلمیة  (حاکم : صحیح   ذهبی : صحیح)

المطالب العالیة،ج16،ث177،ح3957 ط دار العاصمة  (صحیح)


سند روایت صد در صحیح است و مستحضر باشید که حداقل هشت تصحیح از جانب علمای اهل سنت و محققین وهابی همچون حاکم نیشابوری،ذهبی،نور الدین هیثمی،مناوی،صالحی شامی،عبد الملک شافعی عاصمی،ملا علی قاری و محقق وهابی کتاب المطالب العالیه دارد.


با این حساب، لقب صدیقه تنها شایسته ی حضرت فاطمه سلام الله علیها می باشد و خود عایشه نیز بر این امر تصریح کرده است.


السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا

یا بنت رسول الله...


 
 
۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۲۵
صراط حق

ازدواج الهی


در کتب اهل سنت ذکر شده است که ابابکر و عمر از حضرت زهرا سلام الله علیها خواستگاری کردند و آن حضرت دست رد بر سینه آنان زد و عمر وقتی جواب رد شنید به ابوبکر گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله در این ازدواج منتظر وحی الهی است. هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام از آن حضرت خواستگاری نمودند رسول خدا صلی الله علیه و آله بدون وقفه دخترشان را به ازدواج آن حضرت درآوردند که خود نشان از این دارد که این ازدواج بر اساس وحی الهی صورت گرفته است؛ چنان چه ابن حبان در کتاب «صحیح ابن حبان» چنین نقل می کند:


... فَرَجَعَ إلَى أَبِی بَکْرٍ فَقَالَ لَهُ إِنَّهُ یَنْتَظِرُ أَمْرَ اللَّهِ فِیهَا قُمْ بِنَا إِلَى عَلِیٍّ حَتَّى نَأْمُرَهُ یَطْلُبُ مِثْلَ الَّذِی طَلَبْنَا قَالَ عَلِیٌّ فَأَتَیَانِی .... حَتَّى أَتَیْتُ النَّبِیَّ صلى الله علیه وسلم فَقَعَدْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ عَلِمْتَ قِدَمِی فِی الإسْلامِ وَمُنَاصَحَتِی و إنِّی و إِنِّی قَالَ وَمَا ذَاکَ قُلْتُ تُزَوِّجُنِی فَاطِمَةَ قَالَ وَعِنْدَکَ شَیْءٌ قُلْتُ فَرَسِی وَبَدَنِی قَالَ أَمَّا فَرَسُکَ فَلا بُدَّ لَکَ مِنْهُ وَأَمَّا بَدَنُکَ فَبِعْهَا

عمر نزد ابوبکر برگشت و گفت :‌پیامبر صلی الله علیه و آله برای ازدواج دخترش منتظر دستور الهی است بیا نزد علی برویم از او درخواست کنیم که پیش پیامبر برود و همانند ما از ایشان درخواست ازدواج کند؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : آن دو پیش من آمدند .... من نزد پیامبر رفتم و در مقابل ایشان نشسته و عرضه داشتم شما سابقه من و خیر اندیشی ام را برای اسلام می دانید و من و من !! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند برای چه آمده ای؟ عرضه داشتم تقاضا دارم فاطمه سلام الله علیها را به ازدواج من در آورید. حضرت  رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: آیا چیز با ارزشی نزدت هست؟ عرض نمودم : اسب و زره ام هست، ایشان فرمودند : اسب را ناگزیر نیاز داری اما زره­ات را بفروش ... .


صحیح ابن حبان،  ج 15، ص 394، ح 6944


 
۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۲۸
صراط حق

ازدواج آسمانی حضرت زهرا سلام الله علیها


رسول خدا صلی الله علیه و آله پیرامون ازدواج آن حضرت فرمودند:

لولا أن أمیر المؤمنین (علیه السلام) تزوجها لما کان لها کفو على وجه الأرض إلى یوم القیامة ، آدم فمن من دونه

اگر حضرت علی علیه السلام نبود که با حضرت زهرا سلام الله علیها ازدواج کند، برای آن حضرت هیچ هم کفو و هم شانی از آدم به بعد برای او یافت نمی شد.


أمالی، ص423


 
۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۴
صراط حق

حضرت زهرا سلام الله علیها پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله


ابن صباغ مالکی در کتاب الفصول المهمه پیرامون این فضیلت حضرت زهرا سلام الله علیها چنین نقل می کند:

وروی عن مجاهد قال : خرج النبیّ صلى الله علیه وآله وهو آخذ بید فاطمة فقال : من عرف هذه فقد عرفها ، ومن لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمّد ، وهی بضعة منّی ، وهی قلبی وروحی الّتی بین جنبیَّ ، فمن آذاها فقد آذانی ، ومن آذانیفقد آذی الله.

از مجاهد روایت است که گفت:پیامبر در حالی از منزل خارج شد که دست حضرت زهرا سلام الله علیها را گرفته بود و فرمود: هر کسی این را می شناسد، که می شناسد و هرکسی نمی شناسد، او فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است. او پاره وجود و قلب و روحی است که درون من است، هر کس او ار بیازارد مرا آزرده است و هرکسی مرا بیازارد خداوند را آزرده است.


الفصول المهمه، ص139


ابن صباغ مالکی کیست؟

دکتر توفیق الفکیکی المحامی در مقدمه این کتاب و در شرح حال مولف چنین می نویسد:

هو ... واشتهر بابن الصباغ المالکی لأنه کان رحمه الله من أعیان المالکی فی عصره.

او به ابن صباغ مالکی شهرت یافت چرا که از بزرگان مالکی در عصر خودش بود.


مقدمه الفصول المهمه، ص5


زرکلی نیز در کتاب الأعلام خود به مذهب مالکی وی نیز اشاره می کند.


الأعلام، ج5، ص8



و اما یک سوال:

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا. [الأحزاب: 57]

بى گمان کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مى رسانند خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفت‏ آور آماده ساخته است.

و از طرفی هم رسول خدا صلی الله علیه و آله آزار و اذیت آن حضرت را مساوی با آزار و اذیت خود دانسته و آزار و اذیت آن حضرت مساوی با آزار خداوند است و آزار خداوند هم لعن خداوند را در پیش دارد.

حال تکلیف ظالمین به حضرت زهرا سلام الله علیها چیست؟

تکلیف آنانی که به خانه حضرتش حمله کردند چگونه است؟

قضاوت با شما



 
۱ ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۱
صراط حق

علت نام گذاری حضرت زهرا سلام الله علیها به فاطمه


وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت در شهر مدینه منوره بدنیا آمدند . پدر گرامی ایشان وجود مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و مادر بزرگوارشان، أم المؤمنین؛ حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها می باشد.


نام آن حضرت فاطمه می باشد که در روایتی وجود مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): إِنَّمَا سَمّیَتُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَطَمَهَا وَ فَطَمَ‏ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.

دخترم را فاطمه نامیدم را که خداوند او را و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کرده است.


أمالی، ص294، الفردوس، ج1، ص346


 
۱ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۵۳
صراط حق

پیامبری که به بدن زن نامحرم دست می زند


تنقیص مقام رسول خدا صلی الله علیه و آله در کتب اهل سنت به کثرت به چشم می خورد.

یکی از مواردی که بوصیری در کتاب اتحاف الخیرة المهرة نقل می کند چنین است:

6219/2- رَوَاهُ أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ : حَدَّثَنَا عَفَّانُ ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ ، حَدَّثَنَا حَنْظَلَةُ ، عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عنه ، أَنَّ امْرَأَةً أَتَتِ النَّبِیَّ صَلَّى الله عَلَیه وسَلَّم ، فَقَالَتْ : یَا رَسُولَ اللهِ ، امْسَحْ وَجْهِی وَادْعُ اللَّهَ لِی ، قَالَ : فَمَسَحَ وَجْهَهَا وَدَعَا اللَّهَ لَهَا ، قَالَتْ : یَا رَسُولَ اللهِ ، سَفِّلْ یَدَکَ ، فَسَفَّلَ یَدَهُ عَلَى صَدْرِهَا ، فَقَالَتْ : یَا رَسُولَ اللهِ ، سَفِّلْ یَدَکَ فَأَبَى وَبَاعَدَهَا.

هذا إسناد صَحِیحٌ.

انس میگوید: زنی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: به صورت من دست بکش و دعا کن برای من نزد خدا پس رسول خدا مسح کرد صورت وی را وبرایش دعا کرد زن گفت یا رسول الله دست خود را پایین تر بکش پس پیامبر دست خودش را به سینه اش کشید دوباره گفت: دست خود را پایین تر بکش پیامبر اباء کرد و او را از خودش دور کرد اسناد این روایت صحیح است.


إتحاف الخیرة المهرة بزوائد المسانید العشرة، ج 6، ص 471


همچنین ابن حجر عسقلانی نیز در المطالب العالیة نیز به این مساله اشاره می کند اما محقق کتاب در صدد است تا روایت را تضعیف کند در حالی که اشکالی بر سند نیست و در ادامه به بررسی سند آن دقت کنید:


بررسی سند:


1-ابن ابی شیبه: 

از بزرگان اهل سنت و از راویان صحیح بخاری و مسلم

2-عثمان بن مسلم الباهلی:

از راویان بخاری و مسلم

3-عبد الوارث بن سعید العنبری:

از راویان صحیح بخاری و مسلم

4- حنظله بن عبدالله البصری:

ابن حبان در ثقات خودش نام وی را ذکر می کند

زکریا بن یحیی ساجی هم او را صدوق می داند


در نتیجه روایت سندش در این کتاب نیز بلا اشکال است


براستی علت نقل این روایات چیست؟

براستی چرا باید این مطالب در کتب اهل سنت که یقینا با شأن رسول خدا صلی الله علیه منافات دارد ذکر شود؟

قضاوت با شما...!


 
 
۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۵۲
صراط حق

آیا ساختن بناء بر روی قبر حرام است؟


وهابیون قائلند که ساخت بناء برروی قبر حرام بوده و واجب است که آن بناء تخریب شود.

ابن تیمیه حرانی در باب حرمت ساختن بناء بر روی قبور چنین می نویسد:

فالمشاهد المبنیة على قبور الأنبیاء والصالحین من العامة ومن أهل البیت کلها من البدع المحدثة المحرمة فی دین الإسلام.

بناهای ساخته شده بر قبور پیامبران، صالحین از مردم و اهل بیت، بدعت حرامی است که در دین ایجاد شده است.


منهاج السنة النبویة، ج 2، ص437 


اما در مقابل این تفکر باطل و ضد اسلامی می بینیم که برخی از صحابه اقدام به ساختن بناء برروی قبور کرده و طبق عقیده وهابیون حتی صحابه نیز مشرک و کافر شده اند.

ابن شبه نمیری و سمهودی می نویسند:

حدثنا محمد بن یحیى قال أخبرنی عبد العزیز بن عمران عن یزید بن السائب قال أخبرنی جدی قال لما حفر عقیل بن أبی طالب فی داره بئرا وقع على حجر منقوش مکتوب فیه قبر أم حبیبة بنت صخر بن حرب فدفن عقیل البئر وبنى علیه بیتا قال یزید بن السائب فدخلت ذلک البیت فرأیت فیه ذلک القبر.

هنگامی که عقیل بن ابی طالب در منزلش چاهی را حفر می کرد، با سنگی که نوشه ای بر روی آن بود، مواجه شد که نوشته شده بود: قبر ام حبیبه دختر صخر بن حرب . عقیل آن چاه را پُر کرد و بنائی را بر روی آن سنگ ساخت. یزید بن سائب می گوید: بر آن بناء داخل شدم و دیدم که در آن یک قبری است.


أخبار المدینة المنورة، ج6، ص119 و وفاء الوفاء، ج3، ص295


حال آیا می توان گفت که عقیل بن أبی طالب مشرک شده است؟

آیا می توان یک صحابه را متهم به بدعت گذاری کرد؟

آیا این مطلب این تیمیه و اعتقادات وهابیون تناقض با نظرات صحابه ندارد؟

قضاوت با شما...!


 
 
۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۱۱
صراط حق

کشتن شخص موذن به خاطر صلوات بر پیامبر(ص)


از جمله جنایات محمد بن عبدالوهاب به نقل از زینی دحلان، مفتی اعظم شافعی های مکه مکرمه این بود که شخص نابینائی را به خاطر صلوات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به قتل رساند.

زینی دحلان در الدرر السنیة چنین می نویسد:

وکان ینهى عن الصلاة على النبی صلى الله علیه وسلم ویتأذى من سماعها وینهى عن الإتیان بها لیلة الجمعة وعن الجهر بها على المنائر ویؤذی من یفعل ذلک ویعاقبه أشد العقاب حتى أنه قتل رجلا أعمى کان مؤذنا صالحا ذا صوت حسن نهاه عن الصلاة على النبی صلى الله علیه وسلم فی المنارة بعد الأذان فلم ینته وأتى بالصلاة على النبی صلى الله علیه وسلم فأمر بقتله فقتل ثم قال إن الریابة فی بیت الخاطئة یعنی الزانیة أقل إثما ممن ینادی بالصلاة على النبی صلى الله علیه وسلم فی المنائر

و او(محمد بن عبدالوهاب) مردم را از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله نهی کرد و اگر کسی هم صلوات می فرستاد؛ اذیت می کرد و از صلوات بر آن حضرت در شب جمعه و بلند صلوات فرستادن بر روی مناره ها نیز منع کرد و اگر کسی این عمل را انجام می داد او را اذیت و به شدت عقوبت می کرد تاجائی که مردی نابینا که موذن خوش صدایی و فرد صالح بود، از صلوات بر پیامبر بر روی مناره بعد از اذان نهی کرد ولی (خبر این نهی) به او نرسید و او (بعد از اذان بر روی مناره) بر پیامبر صلوات می فرستاد ، پس دستور به قتل آن موذن را داد و او را کشتند و گفت : بدرستی که لذت برنده در خانه خطا کاری یعنی شخص زنا کار در محل فساد و فحشاء، گناهش کمتر از کسی است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله بر روی مناره صلوات بفرستد.


الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة صفحه 108 و 109


 

 

۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۴۹
صراط حق

ابن أبی العز، عالم اهل سنت: معاویه حضرت علی علیه السلام را سب می کرد


ابن أبی العز، عالم بزرگ اهل سنت بعد از تعریف و تمجید و دفاع از معاویه بن ابی سفیان، اعتراف می کند که او سب حضرت علی علیه السلام را می کرده است.

وی می نویسد:

واولین پادشاه اسلام، معاویه بود . او بهترین پادشاه و بر ترین آنان بود چرا که او صحابه و فرزند صحابه بود و روش و سیره او بهترین سیره بود مگر آنکه او مورد ملامت قرار می گرفت چرا که حضرت علی علیه السلام را سب می کرد.


الریاض الندیة علی شرح العقیدة الطحاویة، ج5، ص28


۱ ۱۷ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۳
صراط حق

ابن عثیمین؛ عالم وهابی: بعضی از صحابه دزد و شراب خوار و زناکار و.. بودند


ابن عثیمین وهابی، پیرامون برخی از اعمال و رفتار صحابه چنین می نویسد:

ولا شک أنه حصل من بعضهم سرقة وشرب خمر وقذف وزنى بإحصان وزنى بغیر إحصان، لکن کل هذه الأشیاء تکون مغمورة فی جنب فضائل القوم ومحاسنهم، وبعضها أقیم فیه الحدود، فیکون کفارة.

شکی در این نیست که گروهی از صحابه سرقت کرده و شرب خمر کرده و قذف کرده و زنای محصنه و غیر محصنه انجام دادند ولی تمامی این اعمال در کنار فضایل و محاسن ایشان پنهان بوده و بر برخی از ایشان نیز حد جاری شد که به مثابه کفاره آنها می باشد.


مجموع فتاوى ورسائل فضیلة الشیخ محمد بن صالح العثیمین،ج8 ، ص 623 و شرح العقیده الواسطیه ، ج 2، ص 292


حال به نظر شما این موارد به عدالت صحابه ضرری نمی زند؟

آیا می توان همه این افراد را بهشتی دانست؟

براستی پاسخ چیست؟

قضاوت با شما!

 


 

۱ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۳۲
صراط حق

اعتراف نویسنده اهل سنت: متعه از منظر ائمه شیعه و بعضی از صحابه جایز است


دکتر محمد بلتاجی، استاد دانشکده دارالعلوم دانشگاه قاهره مصر پیرامون اعتقاد ائمه علیهم السلام و بعضی از صحابه پیرامون حلیت متعه چنین می نویسد:

 بعد از ابن عباس، اصحاب او از اهل مکه و یمن و ائمه شیعه مانند علی بن الحسین و ابی جعفر الباقر و ابی الحسن الکاظم و علی بن موسی الرضا صلوات الله علیهم اجمعین و غیر آنان قائل به جواز متعه بودند.


منهج عمر بن الخطاب فی التشریع، ص298


آیا می توان گفت که ائمه علیهم السلام و صحابه - به زعم باطل مخالفین - موید عمل حرامی بوده اند؟

مگر اهل سنت نمی گویند سیره صحابه را نباید رد کرد؟

پس چرا منکرند؟

قضاوت با شما

 

۰ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۱۲
صراط حق

ابن طولون از علمای اهل سنت: حضرت مهدی علیه السلام بدنیا آمده است


از جمله ادعا های مضحک افرادی که مدعی اند ولی کتب خود را مطالعه نمی کنند، می گویند که امام زمان سلام الله علیه هنوز به دنیا نیامده است . این در حالی است که با مراجعه به کتب اهل سنت در میابیم که از منظر اهل سنت نیز امام زمان علیه السلام بدنیا آمده است.

ابن طولون از علمای بزرگ و سرشناس اهل سنت چنین می گوید:

ولادت او (امام زمان سلام الله علیه) روز جمعه؛ نیمه شعبان سال 255 هجری قمری می باشد. هنگامی که پدرش از دنیا رفت، سن او 5 سال بود . 


الأئمة الاثنا عشر، ص117


 

 

ابن طولون کیست؟

علمای بزرگ اهل سنت در کتب خود از وی با عناوینی همچون امام، علامه و... نام برده اند.


نجم الدین محمد بن الغزی در شرح حال وی می نویسد:

محمد بن علی بن طولون... الشیخ الإمام العلامة المسند المفنن الفهامة...الدمشقی الصالحی الحنفی، المحدث النحوی...وکان ماهراً فی النحو علامة فی الفقه، مشهوراً بالحدیث، وولی تدریس الحنفیة بمدرسة شیخ الإسلام أبی عمر وإمامة السلیمیة بالصالحیة...وکانت أوقاته معمرة بالتدریس والإفادة والتألیف، کتب بخطه کثیراً من الکتب، وعلق ستین جزءاً وسماها بالتعلیقات...کانت أوقاته معمورة کلها بالعلم، والعبادة، وله مشارکة فی سائر العلوم، حتى فی التعبیر والطب...توفی - رحمه الله تعالى - یوم الأحد حادی عشر أو ثانی عشر جمادى الأولى سنة ثلاث وخمسین وتسعمائة...

 الکواکب السائرة بأعیان المئة العاشرة، ج2، ص51-53.

 


 


زرکلی نیز در شرح حال وی می نویسد:

ابن طُولُون؛ محمد بن علی بن أحمد (المدعو محمد) ابن علی بن خمارویه بن طولون الدمشقیّ الصالحی الحنفی، شمس الدین: مؤرخ، عالم بالتراجم والفقه.

الأعلام، ج6، ص291.

 



ابن عماد حنبلی نیز از وی به جلالت نام می برد و می نویسد:

ابن طولون؛ هو محمد بن علی بن أحمد بن حمّارویه بن طولون الدمشقی الصالحی، الإمام المؤرّخ، المحدّث، الفقیه...وکانت أوقاته معمورة بالتدریس والإفادة، والتألیف والعبادة، وقد اشتغل فی أثناء حیاته بعدد کبیر من العلوم وصنّف فیها، وکانت له وظائف عدیدة أیضا، وکان متفرغا للعلم والعبادة...مات یوم الأحد الحادی عشر من جمادى الأولى من سنة ثلاث وخمسین وتسعمائة، ودفن بتربة أسرته فی صالحیة دمشق.

شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، ج1، ص78-79.

 


 


عمر رضا کحاله نیز در معجم المؤلفین وی را این گونه معرفی می کند:

محمد بن طولون؛ محمد بن علی بن محمد الشهیر بابن طولون الدمشقی، الصالحی، الحنفی (شمس الدین، أبو عبد الله) محدث، مسند، مؤرخ فقیه، نحوی، مشارک فی التعبیر والطب وغیرهما من العلوم.

معجم المؤلفین، ج11، ص51.

  


 


در مقدمه کتاب اعلام السائلین که با تحقیق محمود الارنؤوط وهابی است از وی نیز به جلالت یاد کرده است.

ر ک : ص31و34و37و45.

 


 


 



محمد احمد دهمان نیز در مقدمه کتاب القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیه نیز از وی به عنوان عالمی بزرگ و مولفی قدر نام می برد.

ر ک : ص15-16.

 


والحمد لله
۰ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۳۳
صراط حق

عالم اهل سنت: ابن تیمیه فردی خبیث، فاجر، منافق و دشمن خدا و رسولش است


غماری از علمای اهل سنت پیرامون شخصیت ابن تیمیه حرانی چنین می نویسد:

و اما مثل ابن تیمیه، پس او دشمن خدا و پیامبرش بوده و شخصی مجرم و خبیث و گمراه و گمراه گر است، این دشمن خدا نه تنها در بغض نسب به صوفیه بسنده نکرده، بلکه در قلب فاجر او بغض نسبت به آل رسول صلی الله علیه و آله بیشتر است و اولین کس که در قلبش نسبت به او بغض دارد، علی بن ابی طالب علیه السلام است. پس نفاق او به تصریح حدیث صحیح که مسلم در صحیح خود آورده که دوست ندارد او را مگر مومن و دشمنی با او نمی کند، مگر شخص منافق. پس اگر کسی بعد از این قضیه به ابن تیمیه بگوید شیخ الاسلام، آن فرد خودش مانند ابن تیمیه منافق و گمراه بوده که خداوند او را قبیح گرداند.


البحر العمیق، ص136

 

۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۴۴
صراط حق

جوازنوشتن قرآن با بول و خون در مکتب سقیفه


کسی که خون از بینی او جریان پیدا کرده است، می تواند از خون خودش بر روی پیشانیش چیزی از قرآن را بنویسد.
ابوبکر اسکافی گفته است که این کار جایز است. بلکه گفته شده: می تواند با بول بنویسد.اسکافی گفت: در صورتی که در  آن شفاء باشد، اشکالی ندارد. و گفته شده: اگر بر روی پوست مردار نوشته شود، اسکافی گفته: اگر در آن شفاء باشد، اشکالی ندارد.


فتاوی قاضیخان، جلد3، صفحه 305

 

 

۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۹
صراط حق

هرکسی غیر خداوند را صدا بزند کافر است

این بار در کتب درسی آموزش و پرورش عربستان سعودی

وهابیت قائلند اگر کسی غیر خدا را صدا بزند، کافر است مثلا اگر کسی بگوید یا علی، یازهرا، یاحسین و... کافر است و واجب است کشته شود.

در کتاب العلوم الاسلامیة قسم تفسیر و توحید و فقه برای کلاس سوم دوره دوم در صفحه 154 اشاره می کند که هرکسی غیر خداوند را صدا بزند کافر گشته و از ملت اسلام خارج می شود، چه این غیر خدا پیامبر باشد یا ولی خدا باشد یا ملک و یا جن باشد و یا غیر از اینها از مخلوقات خداوند.

همچنین در این کتاب تصریح شده است که صدا زدن خداوند ایمان و توحید بوده و صدا زدن غیر خداوند کفر و شرک است. پس اگر کسی غیر خداوند را صدا بزند مانند اینکه در طلب حاجت های خود از مردگان بخواهد، پس همراه خداوند شبیه و شریکی قرار داده است.

همچنین در این صفحه از این کتاب تصریح شده است که : عجب است از عقل سالمی که از مرده ها چیزی می خواهد و صاحبان قبر ها را صدا می زند در حالی که به زنده ای که نمی میرد را صدا نمی زند .

بله دیدیم که این عقیده فاسد و ضد اسلامی حتی در کتب درسی عربستان سعودی نیز وجو داشته و از کودکی و نوجوانی برچسب شرک نسبت به مسلمان را به فرزندان خود آموزش داده و نتیجه آن کشت و کشتار هایی است که در جهان می بینیم.

آری حتی در کتب خود تکفیر را به راحتی آموزش داده و فرزندان خود را بر اساس تفکر باطل خود ضد اسلامی تربیت می کنند.

قضاوت با شما...

۰ ۱۷ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۹
صراط حق

اعتراف به برخی از فضائل امیرمؤمنان علیه السلام در کتاب باورهای اهل سنت

***

گاهی دیده شده است که وهابی‌ها برخی از فضائل امیرمؤمنان علیه السلام، همانند ولادت در کعبه، برادری آن حضرت با رسول خدا صلی الله علیه وآله و … را انکار می‌کنند؛ اما سیف الله مدرس گرجی در کتاب مختصری از باور های اهل سنت، به صراحت این فضائل را پذیرفته است :


۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۳
صراط حق

حقیقت شیعه از منظر عالم اهل سنت

****************

شیعه معنایش پیروی و کمک کردن است


سپس علم بالغلبة بر پیروان حضرت علی علیه السلام شد.


بزرگانی از صحابه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله

به دوست داشتن حضرت علی علیه السلام شناخته می شدند مثل سلمان فارسی.


آنانی که قائل بودند و می گفتند:


برای خیر خواهی مسلمانان و اقتدا به علی بن ابی طالب علیه السلام

با رسول خدال صلی الله علیه و آله بیعت کردیم .


خطط الشام، محمد کرد علی، جلد 6 صفحه 251

۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۹
صراط حق

آرزوی عمر بن خطاب


عبد الله بن عامر بن ربیعه مى‌گوید:


عمر پَر کاهى از زمین بر داشت و گفت: اى کاش من این پر کاه بودم


اى کاش به دنیا نمى‌آمدم


اى کاش چیزی نبودم


اى کاش مادرم مرا نمى‌زائید


اى کاش فراموش شده بودم


المصنف ابن أبی شیبه جلد 7 صفحه 98

 

۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۷
صراط حق

توهین بیضاوی عالم اهل سنت به حضرت مریم علیها السلام


وی در ذیل آیه 17 و 18 سوره مریم می نویسد:


در حالی که حضرت مریم در محل غسل بود جبرئیل به صورت شاب امرد

(جوان بدون ریش) به سوی مریم آمد

تا مریم با کلام او انس بگیرد و شاید به این دلیل بوده که

جبرئیل شهوت حضرت مریم را تحریک کند

تا نطفه اش به رحمش منتقل شود.


 

۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۶
صراط حق

حرمت گوش کردن و تماشای سی دی های آموزش قرآن از منظر مولوی محمد عمر سربازی

از علما و بزرگان اهل سنت سیستان و بلوچستان


 

۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۹
صراط حق

حرمت تماشا و خرید و فروش تلویزیون از دیدگاه محمد عمر سربازی
از علما و بزرگان اهل سنت سیستان و بلوچستان

  

  
۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۰:۵۸
صراط حق

۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۹:۵۴
صراط حق

۱ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۲
صراط حق