🔰 نقدی بر افسانه عدالت صحابه
📝 صحابه قصد داشتند تا پیامبر را در تبوک ترور کنند
✅ سیوطی در این مورد از قول بیهقی می نویسد:
👈 بیهقى در دلائل النبوة از عروه روایت کرده که او گفت: هنگامى که رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله با مسلمین از تبوک مراجعت می کرد و در راه مدینه به مسیر خود ادامه میداد، گروهى از اصحاب او اجتماعى کردند، و تصمیم گرفتند که آن جناب را در یکى از گردنههاى بین راه به طور مخفیانه از بین ببرند، و در نظر داشتند که با آن حضرت از راه عقبه حرکت کنند.
📚 الدر المنثور، ج 7 ص 448
این است محبت خالص صحابه نسبت به آن حضرت ⁉
📝 مقام والای امام سجاد سلام الله علیه
✅ ابو نعیم اصفهانی، از علمای اهل سنت چنین می نویسد:
👈 علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب رضی الله تعالى عنهم زین العابدین ومنار القانتین کان عابدا وفیا وجوادا حفیا.
🔰 علی بن الحسین [امام سجاد علیه السلام] زینت عبادت کنندگان و نماد عابدین بود. او فردی عابد و اهل وفا و بخشنده ای با سخاوت بود.
📚 حلیة الأولیاء، ج 3 ص 133
📝 عبادت امام سجاد سلام الله علیه
✅ ابن حجر هیتمی، از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام چنین می نویسد:
👈 وزین العابدین هذا هو الذی خلف أباه علما وزهدا وعبادة وکان إذا توضأ للصلاة اصفر لونه فقیل له فی ذلک فقال ألا تدرون بین یدی من أقف.
🔰 زین العابدین جانشین پدرش در علم و زهد و عبادت بود و چون برای نماز وضو می گرفت، رنگش زرد می شد و در این باره از او سوال شد، فرمود: هیچ می دانید در مقابل چه کسی می ایستم؟!
📚 الصواعق المحرقة، ص 545
📝 قمر بنی هاشم
👈 ابی الفرج اصفهانی، از علمای اهل سنت چنین می نویسد:
📜 وکان العباس رجلا وسیما جمیلا، یرکب الفرس المطهم ورجلاه تخطان فی الأرض وکان یقال له: قمر بنی هاشم.
🔰 حضرت عباس مردی نیک صورت و زیبا بود. هنگامى که سوار اسب بسیار عالى و تنومدی می شد، پاهاى مبارکش به زمین کشیده میشد. و به او قمر بنى هاشم گفته می شد.
📚 مقاتل الطالبیین، ص 90
📝 مقام والای حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیه
✅شیخ صدوق در خصال خود از قول امام سجاد سلام الله علیه چنین می نویسد:
👈قالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ یَعْنِی ابْنَ عَلِی... وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
🔰امام سجاد علیه السلام فرمودند: رحمت خدا بر عباس بن علی ... و برای او نزد خداوند متعال در روز قیامت مقامی است که همه شهدا به آن غبطه می خورند.
📚الخصال، ج 1 ص 68
📝 تبرک یکی از علمای اهل سنت به خاک قبر امام حسین علیه السلام
✅ احمد بن محمد سلفی اصفهانی چنین می نویسد:
👈 سمعت أحمد یقول: سمعت أبا بکر یقول: سمعت الخلدی یقول:کَانَ فِیَّ جَرَبٌ عَظِیمٌ کَثِیرٌ، قَالَ: فَمَسَحْتُ بِتُرَابِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ، قَالَ: فَغَفَوْتُ فَانْتَبَهْتُ، وَلَیْسَ عَلَیَّ مِنْهُ شَیْءٌ.
🔰 ابو محمد خلدی ( از شیوخ و ائمه ی اهل سنت ) می گوید که بیماری پوستی شدیدی داشتم پس تربت قبر حسین را به پوستم کشیدم و بعد از آن خوابیدم.وقتی بیدار شدم اثری از بیماری نیافتم.
📚 الطیوریات،ج3،ص912،ح847 ط اضواء السلف
👈 ابو محمد خلدی کیست؟
📜 ابن کثیر دمشقی سلفی، از شاگردان ابن تیمیه چنین می نویسد:
✳أبو محمد الخواص المعروف بالخلدی سمع الکثیر وحدث کثیرا وحج ستین جة وکان ثقة صدوقا دینا.
📚 البدایة والنهایة، ج 11 ص 234
📝 عاقبت توهین به قبر مطهر امام حسین علیه السلام
✅ طبرانی، از علمای اهل سنت پیرامون توهین فردی از قبیله بنی اسد چنین نقل می کند:
👈 حدثنا عَلِیُّ بن عبد الْعَزِیزِ ثنا إِسْحَاقُ بن إبراهیم الْمَرْوَزِیُّ ثنا جَرِیرٌ عَنِ الأَعْمَشِ قال خرئ رَجُلٌ من بنی أَسَدٍ على قَبْرِ حُسَیْنِ بن عَلِیٍّ رضی اللَّهُ عنه قال فَأَصَابَ أَهْلَ ذلک الْبَیْتِ خَبْلٌ وجُنُونٌ وَجُذَامٌ وَمَرَضٌ وفَقْرٌ.
🔰 مردی از بنی اسد برروی قبر امام حسین سلام الله علیه مدفوع کرد. اهل آن خانه [که آن مرد از آنان بود] به دیوانگی، جنون، جذام ، مرض و فقر دچار شدند.
📚 المعجم الکبیر، ج 3 ص 128 با سند معتبر
👈 هیثمی نیز در مجمع الزوائد ضمن نقل این حدیث چنین می نویسد:
🔰 رواه الطبرانی ورجاله رجال الصحیح
📝 طبرانی این روایت را نقل و راویان آن، روات صحیح بخاری هستند.
📚مجمع الزوائد، ج 9 ص 197
السلام علیک یا ابا الاحرار
یا ابا عبد الله الحسین...
📝 توهین عمر بن خطاب به پیامبر اکرم (ص)
✅ بخاری در این مورد می نویسد:
👈 ابن عباس میگوید: هنگامی زمان احتضار پیامبرصلی الله علیه و آله فرا رسید، آن حضرت فرمودند: کتابی برای من بیاورید تا برایتان بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. عمر گفت: بدرستی که بیماری بر پیامبر غلبه پیدا کرده است؛ در نزد شما قرآن است، کتاب خدا ما را بس است. اختلاف و خصومت بین اهل خانه در گرفت. وقتی که هم همه و اختلاف نزد پیامبر صلی الله علیه و آله زیاد شد؛ آن حضرت فرمودند که: از اینجا برخیزید و بروید. شایسته نیست که نزد من دعوا کنید. عبدالله میگوید که ابن عباس میگفت: به درستی که مصیبت، همه مصیبت از زمانی شروع شد که بین رسول خدا صلی الله علیه و آله و بین نوشتن آن کتاب برای آنان از اختلاف و هم همه اتفاق افتاد.
📚 صحیح بخاری، ص 41
📜 (برگرفته شده از کتاب *صحیح بخاری در یک نگاه* «چهل سوال پیرامون صحیح بخاری از اهل سنت اثری از انتشارات دلیل ما»)
براستی چرا عمر بن خطاب از نوشتن وصیت پیامبر جلوگیری کرد⁉
آیا او میدانست که پیامبر چه خواهند نوشت⁉
📝 پیامبرِ اهل سنت (2)
✅ پیامبر و فراموش کردن نماز
👈 بخاری چنین می نویسد:
ابن سیرین از ابوهریره نقل میکند که رسول خدا یکی از دو نماز مغرب یا عشاء را با ما خواند و در پایان دو رکعت سلام داد. و از جای خود بلند شد و با حالت خشمناکی به درخت خشکی که در وسط مسجد انداخته شده بود تکیه کرد و دست راستش را روی دست چپش قرار داد و انگشتانش را مشبک نمود و گونه راستش را به پشت دست چپش نهاد. و افرادی که عجله داشتند به سرعت از مسجد بیرون میرفتند. مردم میگفتند آیا نماز کوتاه شده است؟
ابوبکر و عمر در میان مردم بودند ولی ترس مانع گردید که آنان با پیامبر در این موضوع صحبت کنند و از میان مردم شخصی به نام ذوالیدین که دستهایش قدری بلند تر بود عرضه داشت:
یا رسول الله! آیا نماز را فراموش کردید یا کوتاه گردیده است؟ آن حضرت فرمودند: نه نماز کوتاه شده و نه من فراموش کردم. آنگاه رسول خدا عرضه داشت آیا جریان آن چنان است که ذوالیدین میگوید؟ عرضه داشتند بلی یا رسول الله؟ پس آن حضرت در صف جلو ایستاد و آن رکعاتی را که نخوانده بود بجا آورد و سلام نماز را داد. سپس تکبیر گفت و سجدهای مانند سجده نماز یا طولانی تر انجام داد ، سپس سر از سجده برداشت و تکبیر گفت.
📚 صحیح بخاری، ص 128
📜 (برگرفته شده از کتاب *صحیح بخاری در یک نگاه* «چهل سوال پیرامون صحیح بخاری از اهل سنت اثری از انتشارات دلیل ما»)
آیا رسول خدا همیشه در نماز خود فراموشی داشتند⁉
پیامبر فراموش کار، چگونه میتواند راهنمای مردم باشد⁉
چه اطمینانی به این پیامبر است⁉
📝 برخی از صحابه فاسق و ظالم بودند و در دلهایشان کینه و عناد و حسادت بود!
✅ سعد الدین تفتازانی از استوانه های علمی اهل سنت چنین می نویسد:
👈 آنچه که از جنگ و مشاجره در بین صحابه در کتب تاریخی مطرح شده است، و از زبان افراد موثق هم نقل شده است، ظاهراً دلالت می کند بر اینکه بعضی از صحابه از مسیر حق منحرف شده بودند و به حد ظلم و فسق رسیده بودند. و آنچه که باعث شده بود صحابه به این انحراف کشیده بشوند، کینه و عناد و حسادت و خصومت و طلب ملک و ریاست و تمایل پیدا کردن به شهوت ها و لذات بوده است.
📚 شرح المقاصد فی علم الکلام، ج5، ص 310
🔰 آیا باز هم می توان مدعی شد که صحابه با این وضعیت بهشتی هستند؟
🔰 آیا صحیح است که دین خود را از افراد ظالم و فاسق و هواپرست و کینه توز و ریاست طلب و... بگیریم؟
قضاوت با شما...!
📝 مخالفت عمر بن خطاب با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با سند معتبر
✅ قضیه قرطاس بین شیعه و اهل سنت بسیار مشهور است و خلیفه دوم بود که نگذاشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وصیت خود را بنویسد و اینجا بود که بنای گمراهی مردم را عمر بن خطاب فراهم کرد.
👈 احمد بن حنبل با سند معتبر در مسند خود چنین می نویسد:
🔰 عن جَابِرٍ أَنَّ النبی صلى الله علیه وسلم دَعَا عِنْدَ مَوْتِهِ بِصَحِیفَةٍ لِیَکْتُبَ فیها کِتَاباً لاَ یضلون بَعْدَهُ قال فَخَالَفَ علیها عُمَرُ بن الْخَطَّابِ حتى رَفَضَهَا.
👈 جابر نقل می کند پیامبر هنگام وفاتشان کاغذی خواستند تا چیزی در آن بنویسند تا مردم بعد از ایشان گمراه نشوند. عمر بن خطاب در این مورد با پیامبر صلی الله علیه و آله مخالفت کرد و آن حضرت هم آن کاغذ را رد کرد و ننوشت.
📚 مسند أحمد بن حنبل، ج 11 ص 526
📜 محقق کتاب، جناب احمد الزین نیز در پاورقی به معتبر بودن سند این روایت اشاره می کند.
براستی چرا عمر بن خطاب از نوشتن آن نوشته مخالفت کرد و موجبات گمراهی مردم را فراهم کرد⁉
آیا عمر بن خطاب نمی دانست که قرآن کریم تمامی سخن پیامبر را از جانب خداوند متعال دانسته و مردم را تشویق به اخذ از آن حضرت می کند⁉
براستی چرا باید او چنین جسارتی به محضر آن حضرت روا کند⁉
قضاوت با شما...!
📝 پیامبرِ اهل سنت (1)
✅ آوازه خوانی زنان نزد پیامبر!!!
👈 بخاری در صحیح خود نقل میکند:
🔰 عایشه مىگوید: رسول خدا بر من وارد شدند در حالیکه در نزد من دو کنیز بودند که ترانههاى بعاث (یکى از روزهاى جنگ جاهلیت ) را مىخواندند پس حضرت بر روى تشک دراز کشیده و روى خود را برگرداندند؛ ابوبکر نیز وارد شده پس با من برخورد نموده و گفت: ابزار موزیک شیطان در نزد رسول خدا؟ رسول خدا روى به او کرده و گفتند او را رها کن؛ وقتى که او غافل شد به آن دو اشاره کردم پس بیرون رفتند.
📚 صحیح بخاری، ص 231
📜 (برگرفته شده از کتاب *صحیح بخاری در یک نگاه* «چهل سوال پیرامون صحیح بخاری از اهل سنت اثری از انتشارات دلیل ما»)
آیا صحیح است که ابوبکر بیشتر از پیامبر حدود الهی را رعایت می کرده است⁉
براستی چرا او پیامبر نشد⁉
قضاوت با اهل سنت!
📝 هرکس ابوطالب را دشمن بدارد، کافر است
✅ ابوالقاسم راغب اصفهانى، از علمای اهل سنت در محاضرات الأدباء مینویسد:
👈 وقال سفیان بن عیینة من أبغض أبا طالب فهو کافر فقیل لمه قال لأن النبی کان یحبه ولذلک قال الله تعالى «إنک لا تهدی من أحببت» ومن أبغض من یحبه رسول الله فهو کافر .
🔰 سفیان بن عیینه گفت: هرکس ابوطالب را دشمن بدارد، کافر است. از او سؤال کردند دلیل این مطلب چیست؟ در جواب گفت: زیرا رسول خدا او را دوست دارد و به همین خاطر خداوند فرموده است: « تو نمىتوانى کسى را که دوست دارى هدایت کنى» و کسى که دشمن بدارد فردى را که رسول خدا او را دوست دارد، کافر است.
📚 محاضرات الادباء، ج 4 ص 480
📝 قبول شفاعت ابو طالب در حق تمام گنهکاران
✅ از حضرت صادق از پدران گرامش علیهم السّلام نقل است که أمیرالمؤمنین علیه السّلام روزى در فضاى مسجد نشسته بود و مردم گرد او جمع بودند که مردى برخاسته و گفت:
👈 اى أمیر المؤمنین چطور مىشود که شما در مکانى هستى که خداوند شما را در آن مکان فرو آورده، در حالى که پدر تو به آتش در عذاب است؟
👈 حضرت علیه السّلام فرمود: خدا زبانت را ببرد! قسم به خدایى که محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را شفاعت کند خداوند آن را مى پذیرد، مگر مى شود که پدرم به آتش در عذاب باشد و فرزند او قسیم بهشت و جهنّم باشد؟! قسم به آنکه محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود بى شکّ نور پدرم در روز قیامت همه انوار خلایق؛ جز پنج نور: نور محمّد و نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه فرزند از اولاد حسین را خاموش و بى اثر مى سازد؛ زیرا نور او از نور ما است، خداوند آن را دو هزار سال پیش از خلق آدم آفریده است.
📚 امالی شیخ طوسی، ص 458
📝 امام کاظم علیه السلام در اندیشه علمای اهل سنت (2)
✅ قرمانی (متوفى 1019هـ ق)
👈 احمد بن یوسف قرمانی پیرامون آن حضرت می نویسد:
⚫ هو الامام الکبیر القدر، الأوحد، الحجة، الساهر لیله قائما، القاطع نهاره صائما، المسمی لفرط حلمه وتجاوزه عن المعتدین کاظما. هوالمعروف عند أهل العراق بباب الحوائج، لأنه ما خاب المتوسل به فی قضاء حجاة قط.
🔰او امامی بلند مرتبه و یگانه و حجت بود. در شبها در حال عبادت و در روز ها روزه دار بود . به خاطر کثرت حلمش و گذشت از کسانی که به او تعدی کرده اند کاظم نامیده شد. و او نزد مردم عراق به باب الحوائج مشهور بود چرا که هر کسی در بر آورده شدن حاجاتش به او متوسل می شد به دست می آورد.
📚 أخبار الدول و آثار الأول فی التاریخ، ج 1 ص 337
📝 امام کاظم علیه السلام در اندیشه علمای اهل سنت (1)
✅ خطیب بغدادی (متوفای 463 هـ.ق)
👈خطیب بغدای، ابن خلکان، مزی و دیگر علمای اهل سنت پیرامون آن حضرت نوشته اند:
⚫️ وکان سخیا کریما وکان یبلغه عن الرجل أنه یؤذیه فیبعث إلیه بصرة فیها ألف دینار وکان یصر الصرر ثلاثمائة دینار وأربعمائة دینار ومائتی دینار ثم یقسمها بالمدینة وکان مثل صرر موسى بن جعفر إذا جاءت الإنسان الصرة فقد استغنى.
🔰 او سخاوتمند و بزرگوار بود و کسی که به او بدی می کرد، کسیه ای هزار دیناری برای او می فرستاد و کیسههای پول را به 300 دینار و 400 دینار و 200 دینار بسته بندی می نمود و میان فقرای مدینه تقسیم می کرد؛ کیسه های پول ایشان بین مردم ضرب المثل بود و اگر کیسه ای از موسی بن جعفر علیهماالسلام به فردی می رسید، بی نیاز می شد.
📚 تاریخ بغداد، ج 15 ص 14-15
📚 تهذیب الکمال، ج 29 ص 44
📚 وفیات الأعیان و انباء أبناء الزمان، ج 5 ص 308
📝 شکست ابوبکر در جنگ خیبر
✅ یکی از فضایل ساختگی اهل سنت برای خلفا، شجاعت آنان است. در حالی که فراموش کرده اند که «کرارٌ لیس بفرار» لقب مولای متقیان حضرت علی بن أبی طالب صلوات الله و سلامه علیه است.
👈 حاکم نیشابوری با سند صحیح که ذهبی هم آن را صحیح می داند در مورد شکست ابوبکر در جنگ خیبر چنین می نویسد:
🔰 حضرت علی علیه السلام خطاب به ابولیلی:
آیا تو در خیبر با ما نبودى؟ گفت: آری. به خدا سوگند همراه شما بودم. علی (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه وآله) عدهاى را به فرماندهى ابوبکر به طرف خیبر فرستاد؛ ولى شکست خوردند و گریختند.
✅ حاکم بعد از نقل روایت گوید:
👈 این حدیث سندش صحیح است؛ ولى بخارى و مسلم آن را نقل نکردهاند.
📚 المستدرک علی الصحیحین، ج 3 ص 39
قضاوت با شما...
📝 ابو نعیم با سند صحیح: حضرت علی علیه السلام از بیعت با ابوبکر امتناع کرد
✅ ابو نعیم اصفهانی پیرامون مخالفت حضرت علی علیه السلام از بیعت با ابوبکر با سند صحیح می نویسد:
👈 الزهری ، عن عروة، عن عائشة رضی الله عنه، عن أبیها : أن علیا تخلف عن بیعة أبی بکر.
🔰 عایشه از پدرش نقل میکند که علی علیه السلام از بیعت با ابابکر مخالفت کرد.
📚 کتاب الإمامة، ج 1 ص261
اگر خلافت ابوبکر مشروع بود چه لزومی داشت حضرت علی علیه السلام که اعلم صحابه بودند مخالفت کنند؟
آیا خودِ این مخالفت بهترین دلیل بر عدم مشروعیت و توطئه بودن خلافتِ زوری ابوبکر نیست؟
قضاوت و تعقل با اهل سنت... ⁉
📝بیعت ابوبکر اجماعی نبوده است
✅اولین ادله اهل سنت برای اثبات خلافت ابوبکر، اجماع اهل حل و عقد است.
👈اما در مقابل می بینیم که عضدالدین ایجی، از استوانه های علمی اهل سنت این دلیل را هم زیر سوال می برد و خلافت ابوبکر را بدون هیچ گونه اجماع اهل حل و عقد می داند.
📜متن و ترجمه کلام وی چنین است:
👈وإذا ثبت حصول الإمامة بالاختیار والبیعة فاعلم أن ذلک لا یفتقر إلى الإجماع إذ لم یقم علیه دلیل من العقل أو السمع بل الواحد والإثنان من أهل الحل والعقد کاف لعلمنا أن الصحابة مع صلابتهم فی الدین اکتفوا بذلک کعقد عمر لأبی بکر وعقد عبد الرحمن بن عوف لعثمان.
🔰زمانی که ثابت شد امامت از طریق انتخاب و بیعت مردم صورت مى پذیرد، باید توجّه داشت که این امر، به اجماع تمام اهل حلّ و عقد نیاز ندارد؛ زیرا هیچ دلیل عقلى یا نقلى در این مورد وجود ندارد. بلکه وجود یک یا دو تن از اهل حلّ و عقد براى ثبوت امامت و وجوب پیروى مردم از او کفایت مى کند؛ چرا که ما مىدانیم صحابه با آن استوارى در دین ، به یکى دو تن بسنده کردهاند، مانند بیعت عمر با ابو بکر و بیعت عبد الرحمن بن عوف با عثمان.
📚 کتاب المواقف، ص 400
تعقل با اهل سنت...
📝 حضرت علی علیه السلام با ابوبکر بیعت نکرد حتی یک ساعت!
✅ از دیدگاه شیعه، امیرمؤمنان علیه السلام هیچگاه با خلفا بیعت نکرد؛ چنانچه شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه در اینباره مینویسد:
👈 قد اجمعت الأمّة على أن أمیر الموءمنین علیهالسلام تأخّر عن بیعة أبی بکر ... والمحققّون من أهل الإمامة یقولون: لم یبایع ساعة قطّ .
🔰 اجماع امت است که امیر المؤمنین علیه السلام در آن شش ماه با ابوبکر بیعت نکرده است ... محققین از شیعه بر این عقیده هستند که حضرت علی علیه السلام حتی یک ساعت هم با خلفا بیعت نکرده است .
📚 الفصول المختارة، 56
آیا دلیلی غیر از عدم مشروعیت خلافت ابوبکر می توان تصور کرد⁉️
قضاوت با شما...!
شادی معاویه پس از شهادت امام حسن علیه السلام بر اساس منابع اهل سنت
✅معاویة بن أبی سفیان که در نصب و عداوت با خاندان اهل بیت علیهم السلام زبانزد همه می باشد، در جریان شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام اظهار شادمانی کرد.
👈در این نوشته مختصر فقط به نظر ابن خلکان، از استوانه های علمی اهل سنت اشاره می کنیم:
🔰هنگامی که خبر وفات [شهادت امام] حسن (ع) به معاویه رسید،صدای تکبیرش از کاخ خضراء شنیده شد. پس اهل شام نیز به تبعیت از او تکبیر گفتند. فاخته همسر معاویه به او گفت : چشمت روشن ای امیر المومنین،چه باعث شد تا تکبیر بگویی؟ معاویه گفت : حسن از دنیا رفت. فاخته گفت : آیا به خاطر فوت پسر فاطمه تکبیر می گویی؟ معاویه گفت: به خدا سوگند به خاطر شادمانی از مرگ او تکبیر نگفتم اما خیالم راحت شد.
🔰ابن عباس در شام بود و بر معاویه وارد شد. معاویه گفت: ای ابن عباس، آیا می دانی برای خانواده ات چه اتفاقی افتاده است؟ ابن عباس گفت: نمی دانم چه اتفاقی افتاده است اما تو را شاد و خندان می بینم و خبر تکبیر گفتن و سجده ی تو به من رسیده است.
معاویه گفت : حسن از دنیا رفت. ابن عباس گفت: خدا ابو محمد (کنیه امام حسن علیه السلام) را رحمت کند ـ این جمله را سه بار گفتـ سوگند به خدا که اى معاویه، بدن او قبر تو را نخواهد بست و کم شدن عمر او، بر عمر تو نخواهد افزود، اگر ما به امام حسن [علیه السلام] ملحق شویم، به پیشواى پرهیزگاران و انگشتر پیامبران ملحق شدهایم و خداوند این دورى را جبران و این اندوه را تسکین خواهد داد؛ و پس از آن خداوند براى ما جانشین انتخاب خواهد کرد.
📚 وفیات الاعیان، ج2، ص66-67
قضاوت را به کسانی وا می گذاریم که برای این فرد خبیث و دشمن اهل بیت علیهم السلام مقامی والا قائل هستند!
معاویه را بهتر بشناسیم (1)!
معاویه بن أبی سفیان، فردی که در بین اهل سنت به خال المؤمنین معروف است را در این پست از زبان مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله به شما بیشتر معرفی می کنیم.
بلاذری از علمای بزرگ اهل سنت از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد معاویه چنین می نویسد:
عمروعاص می گوید پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: از این شکاف کوه مردی ظاهر خواهد شد که بر غیر ملت من می میرد (غیر مسلمان می میرد) . در این هنگام معاویه ظاهر شد. پیامبر فرمود: او همان فرد است.
انساب الاشراف، ج 5 ص 134
به نظر شما یک فرد
کافر می تواند به عنوان دایی مومنان معرفی شود؟؟؟
تعقل را به اهل سنت وا می گذاریم!
ابوحنیفه، امام اعظم اهل سنت، جاروکش قبر امام صادق علیه السلام
ابو حنیفه، امام اعظم اهل سنت، همواره به زیارت امام صادق علیه السلام میرفته و همیشه از قبر آن حضرت طلب یاری میکرده و قبر آن حضرت را جارو می کرده است.
مفتی محمود، فرزند مفتی عبد الغیور در کتاب «رد وهابی» مشهور به حجه الإسلام، صفحه شماره ۳۴ مینویسد:
و همچنین استاد المحدثین مایه افتخار سید المرسلین علیه الصلوه من رب العلمین عنی حضرت امام اعظم از قبر بعضی از ائمه هدی استعانت نموده اند . چنانچه حضرت مولوی علی محمد ختن و تلمیذ حضرت مولی یار محمد ملتانی محدث و مدرس لا ثانی در رساله خود مینویسد . در فتاوی عقائد المقتدی فی مسائل الهندی در فصل تعظیم علویه آورده:
روی عن محمد بن الحسن الشیبانی وعن أبی یوسف وعن وکیع رحمهم الله تعالی أن أبا حنیفه رضی الله تعالی عنه کان یزور أبدا قبر الإمام محمد الجعفر الصادق رضی الله عنه و یکنس علی بابه ویعطی للمجاورین فتوحا ویطلب الإستعانه منه فی الأمور.
از محمد بن حسن شیبانی و از ابو یوسف (دو شاگرد ابو حنیفه) و از وکیع نقل شده است که ابو حنیفه همیشه قبر امام صادق را زیارت و دروازه حرم آن حضرت را جارو میکرد، به مجاورین آن حضرت هدیه میداد و از امام صادق علیه السلام در مشکلات خود کمک میگرفت.
نکته: مولف خودش اذعان دارد که مطالب این کتاب صحیح است.
رد وهابی مسمی بحجة الاسلام ، ص34
تحریف کتاب حیاة محمد (ص) پیرامون فصیلت حضرت علی علیه السلام
کتاب حیاة محمد صلی الله علیه و آله نوشته محمد حسین هیکل، هنگامی که به نقل روایت وصایبت حضرت علی علیه السلام می رسد، روایت در برخی از چاپ ها موجود و در برخی دیگر تحریف شده است.
حال دقت کنید که در دو چاپ از این کتاب روایت بدین صورت است:
فأیکم یؤازرنی على هذا الأمر على أن یکون أخی ووصیی وخلیفتی فیکم.
کدام یک از شما مرا یاری میکند تا برادر من و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟
حیاة محمد(ص)، چاپ مصر، ص104 و ص 142
اختلاف صحابه با عایشه
علامه عبدالرحمن لاجپوری در کتاب خود که بر ضد مقلدین نوشته است، در این کتاب در صفحه 133 در مورد اختلاف صحابه از قول محمد زکریا دهلوی، در شماره 4 چنین می نویسد:
در نزد حضرت عمر و عبدالله بن عمر رضی الله عنهما میت با گریه و شیون زنده ها، به عذاب مبتلا می گردد. و حضرت عایشه رضی الله عنها به شدت این را رد می کرد.
تقلید شرعی و جایگاه آن در اسلام، ص 133.
حال یک سوال:
وهابیت و مخالفین شیعه جهت جلوگیری از عزاداری و سوگواری برای اهل بیت علیهم السلام ، به روایتی که ذکر شد استدلال می کنند و می گویند نباید گریه کنید تا مرده عذاب شود و از طرفی می گویند همه باید به صحابه اقتدا کنند. ما در این قضیه اگر به عایشه که از صحابه پیامبر بوده اقتدا کنیم آیا اشکالی دارد؟؟؟!
قضاوت با شما...!
آرزوی ابوبکر!
با مراجعه به کتب تاریخ اهل سنت، در می یابیم که برخی از علمای اهل سنت وقایع و حقایقی را نقل کرده اند که ما نیز در این مورد قضاوت نمی کنیم و خود اهل سنت را به تفکر و تعقل دعوت می کنیم.
ابن ابی شیبه در کتاب المصنف خود پیرامون آرزوی ابوبکر چنین می نویسد:
عن الضحاک قال رأى أبو بکر الصدیق طیرا واقعا على شجرة فقال طوبى لک یا طیر والله لوددت أنی کنت مثلک تقع على الشجرة وتأکل من الثمر ثم تطیر ولیس علیک حساب ولا عذاب والله لوددت أنی کنت شجرة إلى جانب الطریق مر علی جمل فأخذنی فأدخلنی فاه فلاکنی ثم ازدردنی ثم أخرجنی بعرا ولم أکن بشرا.
ابو بکر از جایى مىگذشت، پرندهاى را دید که بر شاخه درختى نشسته است، گفت: خوشا به حالت، بر شاخه درخت مىنشینی، از میوه درخت مىخوری، پرواز مىکنى و هیچ حساب و کتابى نداری، اى کاش من هم مثل تو بودم، به خدا سوگند، دوست داشتم خدا مرا مانند درختى بر کناره راه مىآفرید تا شترى از کنار من مىگذشت و مرا در دهانش مىگرفت و مىجوید و مىبلعید سپس به صورت پشگل از شکمش خارج مىکرد؛ ولى انسان نبودم!!!
المصنف، ج7، ص91
قضاوت با اهل سنت...
حضرت علی علیه السلام و جنگ با قاسطین و مارقین و ناکثین
یکی از مطالب بسیار مهمی که در کتب اهل سنت به چشم می خورد، جنگ حضرت علی علیه السلام با سه گروه قاسطین و مارقین و ناکثین است.
در روایتی از خود حضرت علی علیه السلام آمده است که آن حضرت فرمودند:
رسول خدا صلی الله علیه و آله از من عهد گرفتند که با ناکثین (عایشه و طلحه و زبیر و برپا کنندگان جنگ جمل) و قاسطین (معاویه و اتباع جنگ صفین) و مارقین (خوارج جنگ نهروان) بجنگم.
و یا در روایتی دیگری از آن حضرت آمده است که فرموند:
من امر شدم تا با قاسطین و مارقین و ناکثین بجنگم.
این مطلب در کتب زیادی از اهل سنت موجود است:
اسد الغابة، ج4، ص108 از حضرت علی سلام الله علیه و ابوایوب انصاری و ابی سعید خدری
الاستعیاب، ج2، ص57
مسند أبی یعلی موصلی، ج2، ص267
مجمع الزوائد، ج7، ص342 با تصریح به صحیح بودن سند
و اما یک سوال:
براستی چه چیزی باعث شده تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت علی علیه السلام عهد برای جنگیدن با عایشه و معاویه و اتباعشان بگیرد و آنان را در کنار مارقین که خوارج هستند قرار دهند؟
آیا حکم خوارج نیز بر عایشه و معاویه نیز حمل می شود؟
ما قضاوت نکرده و اهل سنت را به تعقل و تفکر دعوت می کنیم!
مهدویت در کلام امام رضا علیه السلام
احمد بن زیاد همدانى - به سند مذکور در متن - از عبد السلام بن صالح روایت کند که گفت: از دعبل بن على خزاعی شنیدم می گفت:
چون براى حضرت رضا علیه السلام این قصیده را خواندم که مطلع آن این بود:
مدارس آیات خلت من تلاوة و منزل وحى مقفر العرصات
تا بدین جا رسیدم که گفته بودم:
خروج امام لا محالة خارج یقوم على اسم اللَّه و البرکات
یمیّز فینا کلّ حقّ و باطل و یجزی على النّعماء و النّقمات
امام علیه السلام (پس از شنیدن این اشعار) بسختى گریست، آنگاه سر خویش را بسوى من بالا برد و فرمود:
اى خزاعى روح القدس از زبان تو این دو بیت را سرود و سخن را گفت، آیا میدانى آن امام کیست و در چه زمانى قیام مى کند؟ عرض کردم: خیر اى سرورم، جز اینکه شنیده ام امامى از شما خاندان خروج میکند و روى زمین را از فساد پاک و جهان را پر از عدل و داد مى نماید.
آن جناب فرمود: اى دعبل، امام پس از من فرزندم محمد(امام جواد علیه السلام) است، و پس از محمد پسرش على(امام هادی علیه السلام) و پس از وى فرزندش حسن(امام حسن عسکری علیه السلام) و پس از او فرزندش حجت قائم که در زمان غیبتش انتظار او را کشند و در زمان حضور و ظهورش بر همه جهانیان مطاع و فرمانده باشد، و اگر از روزگار باقى نماند مگر یک روز؛ خداوند، آن یک روز را طولانى میکند تا او خارج شود و روى زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده است.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص296-297
امام باقرسلام الله علیه از رسول خدا صلی الله علیه و آله:
بعد از من امامانی که از اهل بیت من هستند از جانب خداوند انتخاب میشوند؛ اما مردم آنها را تکذیب خواهند کرد.
شیخ کلینی با *سند صحیح* از امام باقرسلام الله علیه نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
هنگامی که آیه «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» «[یاد کن] روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مىخوانیم. {الإسراء، 71}» نازل شد، مسلمانان گفتند: اى فرستاده خدا! مگر شما امام همه مردم نیستید؟ پیامبر فرمودند: من از جانب خدا به سوى همه مردم فرستاده شده و رسول خداوند هستم؛ بعد از من امامانى که همه از خاندانم هستند، توسط خداوند بر مردم منصوب میشوند. ایشان در میان مردم قیام میکنند؛ اما مردم آنها را تکذیب میکنند. پیشوایان کفر و گمراهى و پیروانشان به آنها ستم خواهند کرد، هر که آنها را دوست دارد و از آنها پیروى کند و تصدیقشان نماید، از من است و با من است و مرا ملاقات خواهد کرد. آگاه باشید کسى که به آنها ستم کند و تکذیبشان نماید، از من نیست و با من نیست و من از او بیزارم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در این روایت به صراحت وضعیت آینده مسلمانان را پیشبینی میکند و میفرماید:
1.بعد از من امامانی که از اهل بیت من هستند از جانب خداوند انتخاب شدهاند؛ اما ائمه کفر و ضلال و پیروان آنها، آنها را تکذیب میکنند؛
2.هر کس ائمه اهل بیت من را تصدیق کند، از من و با من است و هر کس آنها را تکذیب کند، از من نیست و (در قیامت) با من نخواهد بود و من از همه آنان بیزار هستم.
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و معدن الرسالة
سلام الله علیکم و رحمة الله و برکاته
خشم ابن تیمیه از شیعه شدن یهودیان
ابن کثیر دمشقی؛ از شاگردان ابن تیمیه، به نقل از استادش پیرامون شیعه شدن یهودیان چنین می نویسد:
قال شیخنا العلامة أبو العباس بن تیمیة...وغلط کثیر ممن تشرف بالاسلام من الیهود فظنوا أنهم الذین تدعو إلیهم فرقة الرافضة فاتبعوهم.
استاد ما ابن تیمیه گفته است:... و به اشتباه بسیاری از یهودیانی که به اسلام تشرف پیدا می کنند و مسلمان می شوند، گمان می کنند آنانی که آنان را به اسلام دعوت کرده، رافضی ها (شیعیان) هستند و از آنان (شیعیان) دفاع می کنند.
البدایة والنهایة، ج 9 ص 289
قضاوت با شما...!
خلافت ابوبکر بدون هیچ گونه اجماع اهل حل و عقد
اعترافی از خود اهل سنت مبنی بر عدم وجود هیچ گونه اجماع اهل حل و عقد در مورد خلافت ابوبکر
ماوردی؛ از علمای اهل سنت پیرامون عدم هیچ گونه اجماع اهل حل و عقدی که یکی از ادله اهل سنت برای خلافت ابوبکر است، چنین می نویسد:
و امامت با دو صورت محقق می شود:
اول: با انتخاب و اختیار اهل حل و عقد. دوم: با عهد امام قبلی.
و اما در مورد انعقاد امامت با اختیار اهل حل و عقد، علماء در تعداد کسانی که با حضورشان امامت منعقد می شود اختلاف داشته و اعتقادات مختلفی دارند. گروهی گفته اند: امامت انجام نمی پذیرد مگر با نظر جمهور اهل حل و عقد آن هم از هر شهری چرا که رضایت به آن عمومی می باشد و تسلیم به امامت امام اجماعی است.
این عقیده در مورد بیعت ابوبکر –و در مورد خلافت او که با اختیار حاضرین نزد او انجام پذیرفته و منتظر حضور غائبین از خلافتش نماندند - منتفی است.
الاحکام السلطانیة، ص 6
قضاوت با شما...
آیا ابوبکر حاصل ازدواج پدرش با دختر برادرش می باشد؟
پاسخ: آری
دقت کنید:
1.نسب ابوبکر همراه با نام پدر و مادر ابوبکر بر اساس کتاب المعجم الکبیر طبرانی:
أبو بَکْرٍ الصِّدِّیقُ اسْمُهُ عبد اللَّهِ بن عُثْمَانَ بن عَامِرِ بن عَمْرِو بن کَعْبِ بن سَعْدِ بن تَیْمِ بن مُرَّةَ
وَأُمُّ أبی بَکْرٍ رضی اللَّهُ عنه أُمُّ الْخَیْرِ سَلْمَى بنتُ صَخْرِ بن عَامِرِ بن عَمْرِو بن کَعْبِ بن سَعْدِ بن تَیْمِ بن مُرَّةَ بن کَعْبِ بن لُؤَیِّ بن غَالِبِ بن فِهْرِ بن مَالِکٍ.
ابوبکر اسمش عبدالله بن عثمان بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مرة
و مادر ابوبکر ام الخیر؛ سلمی، دختر صخر بن عامر بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مرة...
المعجم الکبیر، ج 1 ص 52 و 53
2.تصحیح این مطلب توسط هیثمی در مجمع الزوائد:
هیثمی در مجمع الزوائد می نویسد:
رواه الطبرانی واسناده حسن.
این روایت را طبرانی نقل و سند آن معتبر است.
مجمع الزوائد، ج 9 ص 3
3.مادر ابوبکر دختر عمویش بوده است:
ابن مندة اصفهانی در مورد نسب و نسبت مادر ابوبکر چنین می نویسد:
وأمه : أم الخیر سلمى بنت صخر بن عامر بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مرة بن کعب , وهی ابنة عم أبی بکر الصدیق.
و مادر ابوبکر، سلمى دختر صخر بن عامر بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مرة بن کعب و او دختر عموی ابوبکر می باشد.
فتح اللباب، ص 107
نتیجه مطالب فوق بر اساس کتب اهل سنت:
پدر ابوبکر با دختر برادر خود ازدواج کرده است!
قضاوت با شما...!